پيشنهاد

در اين که مأموران امنیتی و بازجوهای جمهوری اسلامی در اعتراف گرفتن از زندانی‌ها و دستگير شده‌ها روی همه‌ بدنام‌های دوران شاه را سفيد کرده‌اند هيچ شکی نيست. حالا باز جانوران دوران شاه خط و ربط‌شان به دينداری نمی‌خورد، اين‌ها برای طبقات بهتر بهشت است که به هر قيمتی از زندانی‌ها اعتراف می‌گيرند. واقعن خاک بر سر بهشت که جواز ورودش اين اعتراف گرفتن‌هاست.

حالا توی اين بدنامی اعتراف بگیرها يک عده‌ای از زندانی‌های جمهوری اسلامی تبديل شده‌اند به قهرمانان زنده‌ دوران ما. آدم‌هايی مثل احمد زيدآبادی و محمد نوری‌زاد که نه در روزگار آزادی‌شان پست و مقامی داشته‌اند و نه حالا برای رسيدن به چيزی و جايی اطلاعيه می‌دهند.

در عوض اين آدم‌ها، من از ابطحی و عطريانفر متعحبم که چرا اطلاعيه می‌دهند.

خوب قابل درک است که توی زندان و بازجویی بهشان سخت گذشته و همان وقت هم خيلی از ماها توی وبلاگ‌های‌مان ازشان دفاع کرديم و هنوز هم از بابت رنجی که در همان دوران کشيدند ازشان دفاع می‌کنيم. منتها اين که هم شهيد شده باشند و هم روی بلندی بايستند و نقاره بزنند با هم جور درنمی‌آيد.

يک کلمه اعلام کنند که خودشان را از کار سياسی بازنشسته کرده‌اند و به زندگی‌شان برسند. بعيد می‌دانم کسی بهشان معترض بشود که چرا دنبال زندگی عادی‌شان رفته‌اند. در ضمن نه برای کسی توقعی ايجاد می‌کنند که چرا اين را گفتيد يا آن را نوشتيد، و نه ديگران را دچار اين برداشت می‌کنند که اين حضرات همه جا مايلند سواره باشند و مدام شده‌اند گربه مرتضی علی. در ضمن خيال بازجوها و مأموران را هم راحت می‌کنند که منبعد سراغ‌شان نيايند.

اعلام بازنشستگی سياسی نه تنها ايراد ندارد بلکه کمترين فايده‌اش اين است که خدمات گذشته‌شان را حفظ می‌کند.

نظرات

پست‌های پرطرفدار