صدام حسين، جمهوری اسلامی و کلاه کلمنتيس
اين را که مینويسم واقعن از جنبهی جنسيتی به خانمها مربوط است و من هم بنا ندارم در موردی که ربط جنسيتی دارد چيزی بنويسم. فقط فکر کردم يک يادآوری بد نباشد، محض اطلاع.
در تمام دوران بعد از سال 1963يعنی بعد از سقوط دولت عبدالکريم قاسم پرچم عراق از بالا به پايين شامل سه قسمت قرمز، سفيد و سياه بود. در قسمت سفيد پرچم هم سه تا ستاره سبز وجود داشت. آن ستارهها هم مربوط بودند به همبستگی عراق، مصر و سوريه که اسم خودشان را گذاشته بودند جمهوری متحده عربی. بعدها که روابط اين سه کشور به هم خورد ستارهها سر جای خودشان ماندند اما حضرات حسنالبکر و صدام حسين بنا به مشی سياسی حزب بعث اعلام کردند که اين سه تا ستاره معنایشان عبارت است از وحدت، آزادی (حريه) و مشارکت (اشتراکيه).
همان روزهايی که صدام متوجه شده بود کار حکومتش دارد تمام میشود، يعنی در سال 2004، در يک اقدام خيلی هوشمندانه در بين ستارههای روی پرچم دو واژه الله اکبر را جا داد که هنوز هم هست. صدام حسين را اعدام کردند ولی کاری که او کرد باعث شده تا عراق هرگز به يک کشور سکولار تبديل نشود. نشانهاش هم همين است که تعداد مسيحيان اين کشور روز به روز دارد آب میشود. يک کمی خبرها را بخوانيد متوجهش میشويد. طبيعی هم هست که هيچ دولت عربیای نتواند و اصولن جرأت نکند آن الله اکبر را بردارد. اسم اين را میشود گذاشت واژههای صدام بر پرچم، درست شبيه به کلاه کلمنتيس.
حالا يکی دو روز است که وبسايتها و وبلاگها خبر میدهند که کودتاچیها میخواهند يک عدهای از خانمها را ببرند وسط شهر و نمايش کشف حجاب راه بيندازند که بدنامیاش گريبانگير سبزها بشود. يعنی حجاب را ببرند توی وادی بدنامی و خوشنامی که تبعاتش حالا حالاها از جامعه پاک نمیشود. اين از آن کارهای مدل صدام حسين است و خيلی خوب میشود حدس زد که حضرات مطمئن شدهاند که قافيه به شدت تنگ شده و دارند اثر خودشان را میگذارند توی جامعهای که آنها را طرد کرده. اين بازیشان اگر بگيرد آنوقت جامعه فقط به خاطر مخالفت با کودتاچیها میرود توی ضلع اسلامگرايی و طبيعیست که آثار فرهنگی- اجتماعیاش منجر به شکاف برداشتن جامعهی ايرانی میشود. فردای روز آدمهای جامعه، و بخصوص خانمها، را در معرض دوگانگی قرار میدهند و در نتيجه ملت با پای خودشان و فقط برای مخالفت با کودتاچیها میروند توی چاهی که حکومت کنده برایشان. فردای روز میتوانند شيرين عبادی را هم که از اين مقررات تبعيت نکرده توی همان چاله بيندازند. درست همين اتفاقی که الان در عراق افتاده و اگر کسی بگويد اينها نشانههای صدام حسين هستند و برشان داريم با زندگی خودش بازی کرده.
چون موضوع مربوط به خانمهاست بيشتر از اين نمینويسم. فقط فکر کردم يادتان بيندازم صدام حسين هم همین کار را کرد و به نظرم تا صدها سال ديگر نتوانند اثر کار او را پاک کنند.
در تمام دوران بعد از سال 1963يعنی بعد از سقوط دولت عبدالکريم قاسم پرچم عراق از بالا به پايين شامل سه قسمت قرمز، سفيد و سياه بود. در قسمت سفيد پرچم هم سه تا ستاره سبز وجود داشت. آن ستارهها هم مربوط بودند به همبستگی عراق، مصر و سوريه که اسم خودشان را گذاشته بودند جمهوری متحده عربی. بعدها که روابط اين سه کشور به هم خورد ستارهها سر جای خودشان ماندند اما حضرات حسنالبکر و صدام حسين بنا به مشی سياسی حزب بعث اعلام کردند که اين سه تا ستاره معنایشان عبارت است از وحدت، آزادی (حريه) و مشارکت (اشتراکيه).
همان روزهايی که صدام متوجه شده بود کار حکومتش دارد تمام میشود، يعنی در سال 2004، در يک اقدام خيلی هوشمندانه در بين ستارههای روی پرچم دو واژه الله اکبر را جا داد که هنوز هم هست. صدام حسين را اعدام کردند ولی کاری که او کرد باعث شده تا عراق هرگز به يک کشور سکولار تبديل نشود. نشانهاش هم همين است که تعداد مسيحيان اين کشور روز به روز دارد آب میشود. يک کمی خبرها را بخوانيد متوجهش میشويد. طبيعی هم هست که هيچ دولت عربیای نتواند و اصولن جرأت نکند آن الله اکبر را بردارد. اسم اين را میشود گذاشت واژههای صدام بر پرچم، درست شبيه به کلاه کلمنتيس.
حالا يکی دو روز است که وبسايتها و وبلاگها خبر میدهند که کودتاچیها میخواهند يک عدهای از خانمها را ببرند وسط شهر و نمايش کشف حجاب راه بيندازند که بدنامیاش گريبانگير سبزها بشود. يعنی حجاب را ببرند توی وادی بدنامی و خوشنامی که تبعاتش حالا حالاها از جامعه پاک نمیشود. اين از آن کارهای مدل صدام حسين است و خيلی خوب میشود حدس زد که حضرات مطمئن شدهاند که قافيه به شدت تنگ شده و دارند اثر خودشان را میگذارند توی جامعهای که آنها را طرد کرده. اين بازیشان اگر بگيرد آنوقت جامعه فقط به خاطر مخالفت با کودتاچیها میرود توی ضلع اسلامگرايی و طبيعیست که آثار فرهنگی- اجتماعیاش منجر به شکاف برداشتن جامعهی ايرانی میشود. فردای روز آدمهای جامعه، و بخصوص خانمها، را در معرض دوگانگی قرار میدهند و در نتيجه ملت با پای خودشان و فقط برای مخالفت با کودتاچیها میروند توی چاهی که حکومت کنده برایشان. فردای روز میتوانند شيرين عبادی را هم که از اين مقررات تبعيت نکرده توی همان چاله بيندازند. درست همين اتفاقی که الان در عراق افتاده و اگر کسی بگويد اينها نشانههای صدام حسين هستند و برشان داريم با زندگی خودش بازی کرده.
چون موضوع مربوط به خانمهاست بيشتر از اين نمینويسم. فقط فکر کردم يادتان بيندازم صدام حسين هم همین کار را کرد و به نظرم تا صدها سال ديگر نتوانند اثر کار او را پاک کنند.
نظرات