ناداني های سازنده

نوشته ی رضا شکرالهي درباره فيلم آبادان اولين ساخته ماني حقيقي که نه تنها به جشنواره قاهره نرفت بلکه حالا در فجر هم پذيرفته نشده از جمله نادانِ هاييست که بايد به فال نيک گرفته بشن. اصل ناداني مربوط به جناب حيدريان معاون سينمايي وزارت ارشاد و باقي آقايوني هست که با اتوبوس ايشون به ارشاد اومدن. حيدريان بدبختانه هنوز متوجه نشده که اين حرفي که "در سال، يك يا دو فيلم نيز وجود دارد كه ما معتقديم به آن شكل، مناسب نمايش عمومي نيست" حتي در خود ايران هم ديگه اعتباری نداره. اصلأ معلوم نيست اين "آن شکل" چه جور شکلي هست. اگر دوربين رو دست خود حيدريان بدن آيا مي تونه اين "آن شکل" رو به همه مردم نشون بده که آخر سر بفهمِم توی مغز ايشون و بقيه اتوبوسي ها اعم از شاگرد و کمک راننده و کلاچ و دنده و ترمز (که از همه بِشتر کاربرد پيدا کرده) چي مي گذره؟ ميشه مثلأ ايشون و بقيه تکليف مردم رو معين کنند که چه بايد کرد که مقبول بيفته، در حاليکه هزارتا خبر ريز و درشت درباره همين مديران وجود داره که مثلأ فلاني با منشي خودش هزار جور کثافتکاری داره، اون يکي معتاده، سومي توي ... با کارمندش داشته چه ها مي کرده. بابا اين چه روزگاريه برای فرهنگ اين مملکت درآوردين؟ بلاخره اين داستان نمايش فيلم هم يک جوری مثل وبلاگ درست کردن ميشه، اونوقت يک حسين درخشان پيدا ميشه که راه نوشتن توی اينترنت رو برای همه باز مي کنه. اينجور بلاهت ها که از مثلأ مسوؤلان فرهنگي (چه اسم بي مسمايي) سر مي زنه راههای جديدی رو برای عرضه فرهنگ ايجاد مي کنه.

نظرات

پست‌های پرطرفدار