جمعه برای زندگی
آی اهل "جمعه برای زندگی"، يادم نرفته که امروز صفحه را برگردانم به حال و روز معمولی جمعهها.
فکر کردم برای اين "جمعه برای زندگی" تلافی غيبت دو هفته پيش را دربياورم. اين صفحهی خالی "جمعه برای زندگی" دو هفته پيش شده بود مثل آيينهی دق. در نتيجه از دو سه نفر دعوت کردم که بنويسند و يک مجموعهای درست شد که خودم کلی لذت بردم.
اول اين که پرشين قبلأ دو تا مطلب نوشته بود و ميم ميم هم بعد از تعطيلات نوروزی دوباره شروع کرد به نوشتن.
اما آن دو تايی که دعوتشان کردم يکیشان نازلی کاموری، سيبيل طلا، بود که باز وسط هزار تا کاری که داشت شروع کرد به نوشتن. تجربهای شده برای خودم که تا بشود نازلی را در بدترين وقتها دعوت کنم برای نوشتن در "جمعه برای زندگی".
و آن که قبل از نازلی از او دعوت کرده بودم و برای "جمعه برای زندگی" نوشت شهزاده سمرقندی بود. خود شهزاده به اندازهی کافی برای اهل وبلاگستان شناخته شده است اما جهت اطلاعتان اين که شهزاده، همسر مهدی جامیست. توی نوشتهاش يک اشارهای هم کرده بود به يک فيلم کوتاه از مهدی دربارهی دولتمند خال که تا جايی که میدانم خيلی به او ارادت دارد. همان فيلم را از روی نشانیای که داده بود پيدا کردم و آن را هم گذاشتم در صفحهی "جمعه برای زندگی" اين هفته.
فکر کردم "جمعه برای زندگی" را ببرم به تاجيکستان و يک موسيقی تاجيک برایتان بگذارم روی صفحهی "جمعه برای زندگی" که ببينيد و بشنويد. زبان فارسی را با گويش تاجيکی بشنويد و لذت ببريد. يک کمی اين طرف و آن طرف گشتم ديدم بهتر از فرزانه خورشيد نمیشود برای امروز پيدا کرد.
و اما نوشتههايی که دربارهشان گفته بودم:
شهزاده سمرقندی: از تاجيکان و تاجيکانگی
شهزاده سمرقندی (مهدی جامی): چرخ و فلک، فيلمی کوتاه از مهدی جامی دربارهی دولتمند خال
پرشين سعيد واقفی: میرحسین، تو که راست میگی؟
سيبيل طلا: رقص با خدا
ميم ميم: يادداشتهای پراکنده از روزگاری که گذشت، قسمت دهم
پرشين سعيد واقفی: هر کی نشینه مایلی کهنه!
فکر کردم برای اين "جمعه برای زندگی" تلافی غيبت دو هفته پيش را دربياورم. اين صفحهی خالی "جمعه برای زندگی" دو هفته پيش شده بود مثل آيينهی دق. در نتيجه از دو سه نفر دعوت کردم که بنويسند و يک مجموعهای درست شد که خودم کلی لذت بردم.
اول اين که پرشين قبلأ دو تا مطلب نوشته بود و ميم ميم هم بعد از تعطيلات نوروزی دوباره شروع کرد به نوشتن.
اما آن دو تايی که دعوتشان کردم يکیشان نازلی کاموری، سيبيل طلا، بود که باز وسط هزار تا کاری که داشت شروع کرد به نوشتن. تجربهای شده برای خودم که تا بشود نازلی را در بدترين وقتها دعوت کنم برای نوشتن در "جمعه برای زندگی".
و آن که قبل از نازلی از او دعوت کرده بودم و برای "جمعه برای زندگی" نوشت شهزاده سمرقندی بود. خود شهزاده به اندازهی کافی برای اهل وبلاگستان شناخته شده است اما جهت اطلاعتان اين که شهزاده، همسر مهدی جامیست. توی نوشتهاش يک اشارهای هم کرده بود به يک فيلم کوتاه از مهدی دربارهی دولتمند خال که تا جايی که میدانم خيلی به او ارادت دارد. همان فيلم را از روی نشانیای که داده بود پيدا کردم و آن را هم گذاشتم در صفحهی "جمعه برای زندگی" اين هفته.
فکر کردم "جمعه برای زندگی" را ببرم به تاجيکستان و يک موسيقی تاجيک برایتان بگذارم روی صفحهی "جمعه برای زندگی" که ببينيد و بشنويد. زبان فارسی را با گويش تاجيکی بشنويد و لذت ببريد. يک کمی اين طرف و آن طرف گشتم ديدم بهتر از فرزانه خورشيد نمیشود برای امروز پيدا کرد.
و اما نوشتههايی که دربارهشان گفته بودم:
شهزاده سمرقندی: از تاجيکان و تاجيکانگی
شهزاده سمرقندی (مهدی جامی): چرخ و فلک، فيلمی کوتاه از مهدی جامی دربارهی دولتمند خال
پرشين سعيد واقفی: میرحسین، تو که راست میگی؟
سيبيل طلا: رقص با خدا
ميم ميم: يادداشتهای پراکنده از روزگاری که گذشت، قسمت دهم
پرشين سعيد واقفی: هر کی نشینه مایلی کهنه!
نظرات