نيم ليتر يعني نيم ليتر
مي دونين اين بحث هايي که مثلأ بايد خوش بين باشيم و نصفه ی پر ليوان رو ببينيم البته خيلي خوبه ولي برای شفا پيدا کردن از گرفتاری های روحي اما اين هيچ جوری واقعيت رو عوض نمي کنه که نيم ليتر يعني نيم ليتر. درسته که عالم سياست مي تونه عالم توانايي در معامله به نفع زرنگ تر هم قلمداد بشه اما سياستمدار که ديگه سر خودش رو کلاه نميذاره. دستور خامنه ای با هر لحني که خطاب به شورای نگهبان صادر شده باشه از اين واقعيت بي بهره نيست که دستوری بوده از بالا به پائين و لاجرم کارسازی ی اون برای شورای نگهبان لازم بوده. برای همين هم من با نظر حسين که گفته معين نبايد خودش رو وامدار بدونه موافق نيستم. مشکل اصلي ی ما در ايران تفسيرهای متفاوت و متضاد از قوانين نوشته و نانوشته ای هست که به کاربدستان حکومتي امکان تفسيرهای مختلف از وقايع مشابه رو ميدن. همين نظر جديد ابطحي رو بخونين که عين گربه ی مرتضي علي بعد از پرت شدن از پشت بام رد صلاحيت و تائيد دوباره باز هم با چهار تا پا اومده روی زمين. معين و همراهانش و علاقمندانش بايد نه به عنوان کانديد رياست جمهوری (که به نظر من پرونده ش بسته شده) بلکه حالا به عنوان يک نيروی سياسي درست در لحظه ی يک سواستفاده ی حکومتي که هميشه نقدش مي کردن بايد به اين سواستفاده پاسخ بدن. مشارکتي ها دارن همون مدلي مي رن جلو که کارگزاران قبلأ رفته بودن. شتر سواری که دولا دولا نمي شه. اگر واقعأ به دنبال امکانات حکومتي نيستين بايد از حالا به عنوان يک نيروی تأثيرگذار سياسي به شفاف کردن حوزه ی قدرت کمک کنين. اين که مشارکتي ها به جوون های دور و برشون هم القا کنن که قانون رو مي تونن به نفع خودشون تفسير کنن از اون فرصت طلبي هائيه که راستي ها قبلأ انجام دادن و از توی دلش آدم هايي بيرون اومد که حالا خود راستي ها هم نمي تونن کنترلشون کنن. امثال دستپخت راستي ها مي شه هموني که توی کرمان آدمکشي کرده بود با الهام از فتاوای اين و اون درباره ی مصاديق فساد در جامعه. اقای دکتر معين اگر نگران جامعه هستين از همين حالا بايد مراقب باشين، بلاخره به قول شما پزشکان پيشگيری بهتر از درمانه، اين همون کاری بود که منتظری وقوعش رو به خاتمي گوشزد کرد و اون ناديده گرفت. خاتمي هم اون لحظه ی سرنوشت ساز رو به باد داد و شد تدارکاتچي اون هم با بيست ميليون رأی
نظرات