کانديدای نظامي، روزنامه نگار هنری
خيلي عجيب نيست اگه مثلأ در يک شوی تلويزيوني يا در صفحات يک نشريه ی هنری درباره ی وضع مو و لباس هنرمندان تبليغ بشه. اين رو بايد اتفاقأ جزو ملزومات کاری ی گزارشگری ی اين مدل برنامه های تلويزيوني يا نشريات دونست. اما وقتي توليد کنندگان يا نويسندگان اين جور وقايع هنری خودشون مفتون مو و لباس هنرمندان مي شن ديگه اون چيزی که به مخاطب مي رسه با اصل واقعيت تفاوت داره. اين رو مي نويسم که به همکار محترمم رضا خجسته رحيمي از جانب يک خواننده ی روزنامه ی شرق بگم اگر اين مصاحبه ی مطبوعاتي ی آقای قاليباف، که حالا توی صفحه ی اول شرق هم کار شده، اونقدر از جنبه ی سر و لباس قاليباف براتون سوال برانگيز بوده چرا پس ازش نپرسيدين چرا شما متفاوتين؟ جناب رحيمي! اين توصيف شما که " او رنگ لباس هاى خود را با رنگ موهايش ست كرده بود؛ كاپشن جير و شلوار كتان قهوه اى رنگى پوشيده بود كه البته آنها نيز با رنگ پرده مستقر در پشت او هماهنگ شده بودند" ايشون رو به کدوم جناح منسب مي کنه؟ خودشون که فرمودن " من نه راست هستم ، نه چپ" پس لاجرم بايد ايشون رو در جناح هنرمندان و طراحان لباس طبقه بندی کنيم. مي خواين بگين ايشون نعل وارونه مي زنه؟ خوب پس چرا نپرسيدين که سر و لباس شما نشون نمي ده از جناح راست باشين. چپ هم که نيستين. به نظامي های جبهه رفته ای که نظام هم دائم تبليغشون رو مي کنه که هيچ شباهتي ندارين. خوب برادر من از چه گروهي هستين؟ آقای رحيمي، اين توصيف شما از در و ديوار و مو و لباس که مردم رو در شناخت کانديداها گمراه تر مي کنه. بلاخره شما اونجا بودين که از همين چندگانگي های سياسي و اجتماعي بپرسين اگر اونقدر تيزبيني به خرج دادين که رنگ موی ايشون رو با دکور محل مرتبط نشون بدين. به عنوان خواننده ی روزنامه تون مي پرسم، اگر مدير مسئول روزنامه ی حيات نو که به قول شما "كه در سال هاى گذشته روزنامه اى چپ گرا و اصلاح طلب به حساب مى آمده است" گرداننده ی مصاحبه ی مطبوعاتي (که شما به او لقب مجری برنامه داده ايد) بوده منظورتون اينه که قاليباف عوض شده يا مدير مسئول، يا اينکه منظورتون اين بوده که اونقدر شير تو شير است که شما هم سر درنياوردين؟ نوشتين که احمد رضا درويش هم دکور محل را تزئين کرده. يعني ايشون کار حرفه ايش رو انجام داده و پولش رو گرفته و رفته يا حالا جزو ستاد انتخاباتي ی آقای قاليباف شده؟ بلاخره نسبت اين اجزايي که شما گزارشش رو دادين با هم و با جناب کانديدا چيه؟ ما بايد چيستاني رو که شما نوشتين و حالا در صفحه ی اول گذاشتين حل کنيم؟ اتفاقأ در نوشته های دنباله ی گزارش شما هم اثری از نشست مطبوعاتي ی که شما گزارش کرديد نبود. پس اين عزيمت شما به نشست مطبوعاتي يک کانديدای رياست جمهوری چه دستاوردی برای ما مخاطبان روزنامه داشته؟ ما مثلأ رأی دهندگان، حالا بايد به آقای قاليباف رأی بدهيم چون رنگ و لباسشان خيلي هماهنگ با موهايشان بوده و خيلي مد روز (يا به قول شما نوگرا) شدن يا به ايشان رأی ندهيم چون ايشان با استفاده از آدم هايي که حالا از موضع سياسيشان بي خبريم فردای روز مردم رو مثل آونگ هر روز به يک طرف مي برند؟ اين گزارش هنری شما قبل از اينکه مخاطبانتون رو با انديشه ی کانديداها آشنا کنه اون ها رو به عوام زدگي ی فيلمفارسي مي کشونه. اگر شما توی يک نشست مطبوعاتي و ايضأ سياسي اونقدر مفتون دکوراسيون و حواشي شدين که يادتون رفته سوال های اساسي رو بپرسين پس از حالا معلومه آقای قاليباف اگر رئيس جمهور نشه حتمأ کارگردان خوبي از آب در مياد، فقط بايد خدا خدا کرد شما داور جشنواره ی فيلم نشين

نظرات

پست‌های پرطرفدار