نگفته بودم؟
سال گذشته توی يکي از نوشته هام به موضوع آلودگي های آبي در ايران اشاره کرده بودم. حالا داستان وبا که داره فراگير ميشه اون حرف من رو تأييد مي کنه. البته حرف من هم نيست، تقريبأ همه ی کساني که دارند درباره ی آلودگي آب کار مي کنند چه در خود ايران و چه در خارج از ايران مي دونن وضعيت آب آشاميدني در ايران چقدر خرابه، فقط مثل خيلي چيزهای ديگه از ترس اين که وصلشون نکنن به استکبار جهاني و اين مدل اراجيف چيزی نمي گن. باز يک وقتي نوشته بودم که يک بنده خدايي از من خواست که درباره ی وضعيت آب در ايران بنويسم که ننوشتم، دليلش همينه که ممکنه قبل از اين که آدم از گرفتاری آب آلوده تلف بشه يکهو به تير غيب دچار بشه. حالا به شما عرض مي کنم داستان آلودگي آب در ايران تازه داره بر ملا مي شه. يک وقتي در يک مصاحبه برای روزنامه ی نشاط با يکي از بهترين متخصصان آب در ايران از قول اون نوشته بودم که "دعواهای سياسي در ايران بعضي وقت ها نتايجش کاملأ غير منتظره س".
مثلأ سد ميناب آبش بو ميده، دليلش هم اينه که محل ساخت اون در اثر دعواهای سياسي چندين کيلومتر از محلي که بايد به طور علمي ساخته مي شد دورتره بنابراين يک لايه ای از جلبک های سبز-آبي (که به نام سيانو باکتر شناخته مي شن) روی آب درست مي شه و همين جلبک ها عامل بو گرفتن آب هستند. عمل اصلي تغيير محل سد هم دعوای سياسي بود. بنابراين سد ميناب به درد لای جرز مي خوره، البته با اجازه ی اهالي محترم وزارت نيرو! اين هم بگذاريد بغل دست گندهای ديگر وزارت نيرويي ها که گرفتاری های آب آشاميدني در ايران هديه ی همين حضرات است

نظرات

پست‌های پرطرفدار