انصاف و حماقت
اول انصافش رو مي گم. گرچه بعد از بيست و پنج سال حالا به راحتي نمي شه به حرف هايي که دست اندرکاران جمهوری اسلامي مي زنن اعتماد کرد ولي از روی انصاف بايد بگم پيگيری های ابطحي درباره ی بچه های درگير در پرونده ی سايت های اينترنتي جای قدرداني داره. بماند که ممکنه فردای روز معلوم بشه اين پيگيری های ابطحي هم خودش يک گند ديگه ای بوده که سر و صداش در نيومده بوده ولي از اونجايي که بر مبنای منش انساني بايد از کار خوب از هر کسي سربزنه قدرداني کرد قدرداني از ابطحي در اين يک مورد هم لازمه. لطفأ يکباره هم ذوق زده نشين، گرفتاری های عديده ی جمهوری اسلامي سر جاش محفوظ موندن که بايد جوابش رو بدن
حالا موضوع حماقت. اين علي لاريجاني که دورخيز کرده برای رياست جمهوری و داره با خاطره نويسي تصوير روشنفکری ی خودش رو مي ذاره در معرض ديد خلق الناس خجالت نمي کشه که بگه من رئيس فرهنگي ترين دستگاه يک مملکت بودم؟ توی اين بخش از خاطراتش نوشته که: " ... بعد از اخبار، موسيقي مفصلي در شبكه يك گذاشتند. محتواي موسيقي ، خوب و ارزشمند بود; ولي در نشان دادن آلات موسيقي زياده روي كردند ..." اين ديگه خيلي اوج حماقته. آخه اين آدم با خودش فکر نکرده که بلاخره اين مردمي که توی روستاهای دور افتاده شون هم موسيقي محلي رواج داره و هزار جور ساز محلي نواخته مي شه نمي پرسن پس اين صدای موسيقي از ديوار داره در مي يآد؟ اين زياده روی در نشون دادن آلات موسيقي يعني چي؟ وقتي کسي مي ره اجرای زنده ی موسيقي رو ببينه حتي توی قهوه خونه ی روستا نگاه به ساز نمي کنه؟ اونجا هم ديدن ساز زياده رويه؟ اين حضرت با اين حماقتي که حالا روی کاغذ هم پياده ش کرده اگر رئيس جمهور بشه حتمأ دستور مي ده نقشه ی کره ی زمين رو هم عوض کنن که مبادا مثلأ چشمش به لاس وگاس بيفته که محل لهو لعبه. ضمنأ زياده روی يا کم روی يک موضوع شخصيه. اگر کسي مي خواد صدای ساز رو بشنوه ولي خودش رو نبينه مي ره راديو گوش مي ده. اين که تلويزيون رو تبديل کني به راديو که کار احمقانه ایه. البته اين کار و هزاران بدترش رو انجام داد و هنوز هم انجام مي دن. اما ماجرای اصلي اينه که اين تصويری که اين آقا داره از جمهوری اسلامي ارائه مي ده همون چيزيه که از دوره ی اميرکبير تا همين حالا همه ی منتقدان ازش حرف مي زنن. منتقدان مي گفتن و مي گن باز کردن چشم قشريون به پديده های جديد سخته، مثلأ در دوره ی شاه عمومي ترين و ايضأ خنده دارترين شکل انتقادشون اين بود که مي گفتن در حالي که مردم دنيا دارن از اتومبيل برای اينطرف و اونطرف رفتن استفاده مي کنن اين حضرات هنوز چارپايان رو ترجيح مي دن. حالا اين که يک تشکيلات عريض و طويلي مثل راديو-تلويزيون که برای هر دقيقه توليد برنامه ش هزاران تومن پول خرج مي شه تبديل بشه به يک تشکيلات بيخود نشون مي ده هنوز پذيرش و استفاده از ابزارهای جديد برای حتي روشنفکرترين کاربدستان جمهوری اسلامي هم کار آسوني نيست. موسيقي رو پخش مي کنن ولي گل و بته نشون مي دن، خوبه نمي گن موسيقي پخش مي کنيم اما سر ساعت پخشش بايد گوشاتون رو بگيرين. خدائيش حيفه که داور نبوی از خاطرات لاريجاني غفلت کنه

نظرات

پست‌های پرطرفدار