المپياد جهاني زيست شناسي و باقي قضايای ايراني

سه چهار ماه پيش از طرف دانشگاه يک اطلاعيه ای دادن که قراره المپياد جهاني زيست شناسي در بريسبن برگزار بشه و هر کسي که دوست داره بياد برای کمک کردن. اتفاقأ بعضي از برگزار کنندگان المپياد از گريفيث انتخاب شده بودن. من براشون نوشتم که اگر کمکي از من هم بر مياد حاضرم. از کارهایي که ممکن بود منتهي به پول بشه خبری نشد اما بعد از يکي دو ماه بهم خبر دادن حاضری بيای سؤال هايي رو ترجه شدن با اصل انگليسي اونها مطابقت بدی؟ البته برای تيم ايران. کارم اين بود که بعد از برگزار شدن امتحان بايد ترجمه ها رو با اصلشون مطابقت مي دادم که نکنه مثلأ کارشناساني که از ايران اومده بودن و همون ها سؤال ها رو ترجمه کرده بودن در نوشته هاشون به دانش آموزان تقلب رسونده باشن. روز اول که ترجمه ها رو ديدم مبهوت موندم. برگزار کننده ها ترسشون از تقلب بود در حاليکه اصلأ ترجمه ها غلط بود و اين دانش آموزان ايراني مادر مرده اصلأ سؤال ها رو غلط مي فهميدن. 29 تا غلط از ترجمه های امتحان اول درآوردم که بايد به صورت رسمي و با خجالت تمام گزارش مي دادم، که دادم. از امتحان دوم هم سي و خرده ای اشتباه ترجمه درآوردم. من دانش آموزان ايراني رو نديدم ولي يکي از دانشجوهای ايراني ديگه که اون هم مثل من درگير المپياد بود مي گفت بعد از اعلام نتايج اون چهار تا دانش آموزان ايراني کلي گريه و زاری کردن که با دو تا مدال برنز و يک نقره و ظاهرأ مقام سي وششم برای مدال نقره و شصت و هشت و هشتاد و چهار برای مدال های برنز حالا جواب دوستان و مردم رو چي بدن. محل استراحت همراهان تيم ايران توی گريفيث بود و دو باری آوردمشون توی محوطه گريفيث برای نشون دادن دانشکده ها. اتفاقأ آدم های خوبي بودن، بهشون هم با رودرواسي تمام گفتم ترجمه هاتون مشکل
داشت ولي حقيقتش با وضعي که اينروزها در ايران هست ترجمه غلط چه مشکلي از دانش آموزان رو حل مي کنه؟
اصلأ مگه همين مدال هايي که گرفتن نشونه ی سطح بالای آموزش در مدارس محسوب مي شه؟ فقط اين وسط دل آدم کباب مي شه که اگر اين مدال ها دل بچه مدرسه ای ها رو خوش مي کنه اون هم از قبل گرفتاری های ديگه ای مثل همين ترجمه غلط از دست ميره.
اين هم از وضع آموزش که کمافي السابق تقصيرش به گردن استکبار جهاني و ساير خزعبلاته.

نظرات

پست‌های پرطرفدار