جمعه برای زندگی

آی حضرات! "نه" گفتن فقط برای وقتی نيست که آدم از فرط عصبانيت خونش به جوش آمده و حتی اگر خودش نگويد "نه" آن آدمی که مقابلش ايستاده يقين پيدا می‌کند که اين آدم عصبانی می‌خواهد بگويد "نه".

اين "نه" گفتن، به نظرم، بزرگ‌ترين مشکل همه‌ی ماهايی‌ست که از زمين و زمان رودرواسی داريم. آنقدر رودرواسی داريم که برای "نه" نگفتن هم بهانه می‌تراشيم و خودمان را به دردسر می‌اندازيم. خوب وقتی يک چيزی را نمی‌خواهيد، فرقی نمی‌کند چی، رودرواسی نکنيد. بگوييد "نه". می‌گوييد آره و بعد آن کاری را که قرار است انجام بدهيد آنقدر بد انجامش می‌دهيد که نه به درد خودتان می‌خورد، نه به درد کسی که ازتان خواسته برايش انجام بدهيد.

توانايی "نه" گفتن چيزی‌ست که بايد در خودتان ايجادش کنيد. حتی اگر شده برويد جلوی آيینه و با خودتان تمرين کنيد می‌ارزد که اين کار را انجام بدهيد چون وقتی به جا می‌گويید نه و اين را از روی دانستگی‌تان و با شهامت می‌گويید آنوقت تکليف خودتان و ديگران را روشن می‌کنيد و زندگی‌تان راه مشخصی پيدا می‌کند. بعد زندگی‌تان تبديل می‌شود به چيزی که خودتان دوست داريد آن را داشته باشيد.

هيچ دليلی ندارد آدم فقط برای تعارف کردن و "نه " نگفتن راهی را برود که دوستش ندارد. همرنگ جماعت شدن چيزی به ارزش‌های آدم اضافه نمی‌کند. درست برعکس، ارزش آدم‌ها در انجام دادن کاری‌ست که به آن اعتقاد دارند و اتفاقن آن‌ها را از ديگران متمايز می‌کند.

آدم می‌تواند موسيقی متفاوت از ديگران دوست داشته باشد، رنگ متفاوتی برای لباسش انتخاب کند، آرايش سر و صورتش با ديگران فرق داشته باشد. می‌تواند بکلی از ديگران متفاوت باشد ولی اين تفاوت را خودش انتخاب کرده باشد. وقتی توانايی "نه" گفتن داشته باشيد آنوقت زندگی‌تان رنگی به خودش می‌گيرد که شما خواسته‌ايد آن رنگی باشد. تنوع سبک زندگی محصول خلاقيتی‌ست که آدم‌ها بعد از "نه" گفتن به چيزهايی که دوست ندارند به آن دست پيدا می‌کنند.

تصميم بگيريد و از همين امروز به کاری که دوستش نداريد بگويید "نه"، به تقاضايی که منطقی برای پذيرفتنش نداريد بگويید "نه". در عوض توی ذهن و احساس‌تان بگرديد و ببينيد چه چيزی هست که دوست داريد انجامش بدهيد، نترسيد که احساس‌تان به شما بگويد نجاری را بيشتر از درس و دانشگاه دوست داريد. نترسيد که اگر برويد کوزه‌گری ياد بگيريد پس جواب آن‌هايی را که می‌خواهند شما مهندس و دکتر بشويد چه بدهيد. آدمی که برود نجاری و کوزه‌گری کند و عاشق اين کارها باشد دست آخر از مهندس و دکتری که از حرفه‌شان لذت نمی‌برد موفق‌تر است.

تا وقتی به باورهای خودتان اعتماد نکنيد زندگی‌تان آنطوری که دوست داريد نمی‌شود.  



نظرات

پست‌های پرطرفدار