حکايت آن ژله که هضم میکند
گرانبهاترين مادهای که در بدن انسانها توليد میشود عبارت است از شير مادر. خوب البته خيلی چيزهای ديگر هم در بدن آدمها درست میشود که گرانبها هستند منتها تقريبن همهشان را بايد تصفيه کرد تا آن بخش گرانبهايش را بشود استخراج کرد ولی شير مادر را میشود مستقيم از پستان مادر به دهان بچه سرازير کرد و نياز به تصفيه کردن هم ندارد. حالا اميدوارم رضايت بدهيد که آقايان در اين مورد کاری ازشان برنمیآید يعنی هنوز غدههای شيری در بدن مردان به اندازهای بزرگ نشدهاند يا اصولن به اين سادگیها بزرگ نمیشوند که بشود ازشان شير توليد کرد. يادش بخير يکی میگفت ماست سياه است!
خوب در تمام پستانداران همين وضعيت وجود دارد و شيری که در بدن جنس ماده توليد میشود برای استفاده خوراکی در بچههای خودش نياز به تصفيه ندارد. حالا واقعن در غيرپستانداران هم چيزی هست که بشود اسمش را شير مادر گذاشت؟ خوب من در مورد همه جانوران اطلاع ندارم ولی چندتايیشان را میشناسم که جنس مادهشان چيزی شبيه به شير توليد میکند. آن جانوری که اينروزها در موردش کار میکنم و عبارت است از زنبور عسل يکی از آنهاست.
میدانيد، يا حالا بدانيد، که زنبورهای يک کندو عمومن ماده هستند. يعنی زنبورهای کارگر و نگهبان و پرستار همهشان ماده هستند. ملکه هم که مادهست. خوب البته توی هر کندو تعدادی زنبور نر هم هست که اصولن هيچکارهی روزگارند و تا وقتی که زمان توليد مثل فرابرسد هيچ کار مهمی ازشان سرنمیزند. حضراتشان تا وقتی برسند به زمان توليد مثل فقط میخورند و میخوابند. غذا هم میآورند برایشان، يعنی تا اين حد ...! در زمان بزن و برقص و عروسی تشريف میبرند در یک فاصله خيلی دور از کندو و يک ملاقاتی با زنبور ملکه انجام میدهند. بعد که ملاقات تمام شد دمشان را میگذارند روی کولشان و میروند چند روز يا چند ساعت باقی عمر را يک جايی برای سياحت و در ادامه مرحوم میشوند.
ملکه که تخمگذاری میکند زنبورهای پرستار يک مادهای درون اتاقکهای کندو ترشح میکنند و جلوی در ورودی اتاقک را میبندند تا تخم تبديل بشود به لارو و بعد زنبور کامل. آن چيزی که درون اتاقکها ترشح میشود و از همان هم میدهند به زنبورهای جوان و نرها همانیست که معادل شير مادر است. در عالم زيستشناسی به اين ماده میگويند ژله سلطنتی. حالا برای ذوب شدگان در ولايت میتوانيد اسمش را بگذاريد مرحمتی مقام معظم منتها اسم علمیاش Royal Jellyست. عسل با ژله سلطنتی فرق دارد و از قضا محل توليد و مجرای تخليهشان هم فرق دارد.
ژله سلطنتی در يک مجموعهای از غدههای به هم چسبيده به نام Hypopharyngeal Glands توليد میشود که محلشان درست زير خرطوم زنبور يعنی توی کاسه سرشان است. ژله از همان خرطوم به اتاقکهای کندو تزريق میشود يا به خرطوم زنبورهای جوان يا نرها میرسد. با دوربين خودم از يک مجموعه از غدهها عکس گرفتم که اول تصوير کلیشان را ببينيد.
HPGها در واقع دو تا رشته هستند که هر رشته با غدههايی که به آن چسبيده در يک طرف کاسه سر زنبور قرار میگيرد. به نظر میرسد وجود اين دو تا رشته بيشتر برای حفظ تعادل زنبور باشد. حالا جالبترين قسمت مربوط به اين رشتهها و غدهها اين است که چطوری به هم وصل میشوند. فکر کنيد ده تا حوضچه آب داريد و میخواهيد آب حوضچهها را بريزيد توی يک حوضچه و بعد از آنجا هم يک لوله بکشيد به شير آب خانهتان. چطوری اين کار را میکنيد؟ خوب پروژه را بدهيد دست مثلن قرارگاه خاتمالانبياء نه تنها هيچ آبی به شير خانهتان نمیرسد بلکه حوضچهها هم خشک میشوند میرود پی کارش، بعد میروند برایتان از چين وارد میکنند. منتها کار دست طبيعت است و برای همين هم هست که شما هيچوقت کمبود زنبور و عسل پيدا نمیکنيد. از هر حوضچه يک لوله مجزا کشيده شده که میرسد به يک لوله بزرگ و انتهای آن لوله بزرگ وصل شده به خرطوم زنبور. اين عکس را با ميکروسکوپ گرفتم که خودتان ببينيد لولههای جداگانه چطوری از غدهها میرسند به لوله اصلی. توی تصوير میتوانيد ديوارههای لوله بزرگ و محل وصل شدن لولههای کوچک را ببينيد.
حالا به نظرتان ژله کجا ساخته میشود؟ ... خوب معلوم است که توی غدههای کوچک. منتها کجای غدههای کوچک؟ ... به نظر میرسد ژله در درون يک مجموعه لولهی کوچک ديگر که خيلی نازک هستند و در درون سلولهای غدهها قرار میگيرند ساخته میشوند. يعنی اين که هر غده از تعداد زيادی سلول درست شده که توی هر سلول هم يک لوله کوچک هست که ژله در درون آن ساخته میشود و بعد لولههای کوچک وصل میشوند به لولههای بززگتر و از آنجا دستههای لولههای بزرگ وصل میشوند به لوله اصلی که انتهای آن میرسد به خرطوم. درست شبيه به يک پالايشگاه نفتی که در عوض نفت يک ماده خوراکی پر از پروتئين توليد میکند. اين يکی عکس را هم با ميکروسکوپ گرفتهام که میتوانيد لولههای نازک درون سلولها و لولههای بزرگ و اصلی را ببينيد ... معرکهس نه؟
خوب حالا يک سوالی میماند. آن لولههای نازک توی سلولهای غدد چطوری به آن لولههای بزرگتر وصل میشوند؟ ... اين همان سوالیست که جوابش تا دو سه ماه پيش معلوم نبود اما حالا به همت اينجانب معلوم شده. به نظر میرسد يک دريچهای وجود دارد که محل اتصال لولهها به همديگر است. دريچهاش چطوریست را حالا نمینويسم چون يک مدتی که صبر کنيد آنوقت تصوير ميکروسکوپ الکترونی را میگذارم روی وبلاگ که ببينيد منتها نحوه اتصال اين لولهها به همديگر از جذابترين بخشهای اين کار است.
نکته جالب اين است که از يک سنی به بعد ماهيت ژله تغيیر میکند. در واقع غدههایی که ژله سلطنتی را توليد میکنند تا وقتی ژله میسازند که زنبور صاحب غده سرگرم پرستاری از زنبورهای جوان است و توی کندو وقت میگذراند. به محض اين که زنبورهايی که مراقبتشان با اين زنبور خاص بوده بزرگ میشوند و آقاشون هم میروند پی يللی تللی، زنبور پرستار هم تبديل میشود به زنبور کارگر (يا کارمند که بهتان برنخورد) و در نتيجه ژله هم تبديل میشود به آنزيم هضم کننده گرده. آدم ياد حرف بعضیها میافتد که میگويند فلان گروه يا آدم استحاله شده. زنبورها استحالهگرهای طبيعی هستند. حالا اين داستان بماند برای بعد که بنويسمش.
نظرات
به لطف شما، ما هم برای خودمان شدیم کلی صاحب نظر در زمینه زنبور عسل!