داريوش نگو، بگو قرائتي
ديروز کنسرت داريوش بود در
همين شهر کنار بريسبن Gold Coast
ما نرفتيم گرچه که نرگس بانو دلش مي خواست بره و از نزديک داريوش رو ببينه. از يکي از بچه های دانشگاه که رفته بود شنيدم تا برگشته بوده خونه ساعت از يک هم گذشته بوده. از همين دوستي که رفته بود شنيدم که از بس که داريوش بعد از هر آهنگي که خونده از ترک اعتياد خودش و درباره ی مضرات اعتياد حرف زده يک چيزی در حدود قرائتي شده بوده. مي گفت: "کاش نديده بودمش چون با صداش بدون سخنراني خيلي لذت بيشتر مي بردم". اگر امکان رفتنش بود بدم نمي اومد خودم هم همين موضوع رو تجربه مي کردم. به قول اين دوستم احتمالأ جذابيت اينروزهای داريوش در ايران به خاطر محدوديت هاييه که وجود داره وگرنه اگر داريوش يک سفری بره ايران و از همين مدل سخنراني ها کنه همه ی علاقمنداش رو فراری مي ده. قبل از اومدن به استراليا يک بار توی يک ماشين شخصي مسافرکش نشسته بودم ، راننده ش يک پسر جووني بود داشت نوار يکي از کنسرت های داريوش رو گوش مي کرد. ما هم گوش مي کرديم. تا رسيد به همين حرف های اعتيادش و اينا، راننده نوار رو زد بره جلو، يک مشت هم دری وری خنده دار نثار داريوش کرد که چرا نصيحت مي کنه. به نظرم اينروزها اگر داريوش خودش هم بره ايران از فرط فشار اجتماعي ای که روی افراد جامعه هست دوباره معتاد مي شه

نظرات

پست‌های پرطرفدار