نپالي ها

سه سال پيش که از طرف سازمان ملل رفته بودم افريقای جنوبي با يک خبرنگار نپالي آشنا شدم. اسمش" نيرمالا" بود. وقتي از وضع زندگي مردم در نپال تعريف مي کرد با خودم فکر مي کردم مگر ممکنه زندگي نپالي ها تا اين حد گرفتار فقر اقتصادی باشه. وقتي از فقر بعضي روستاهای ايران براش تعريف مي کردم ظاهرأ باز هم بهتر از وضع مردم نپال بود. مي گفت علاوه بر اقتصاد ضعيف نپال، مسائل ديني هم گريبانگير مردم نپال شده، يعني هميشه بوده. چون يک جورائي رياضت کشيدن رو جزو زندگي روزمره شون قلمداد مي کنن. مدتي بعد و درهمون سال در يک کنفرانس در برزيل با يک خبرنگار ديگر نپالي آشنا شدم. يک روزی موقع نهار خوردن عين همون شرايطي رو که نيرمالا توصيف کرده بود از زبان اون خبرنگار هم شنيدم. حالا که اين کارگران بيچاره ی نپالي به دست يک مشت حيوان در عراق قتل عام شدن به فکر اون دو تا خبرنگار و مردم فقير نپال افتادم. اين طفلک ها رفته بودن برای کار کردن و اون حيوان ها مي خواستند به اسم زور و بازو نشون دادن به امريکا، سود ناامن شدن عراق رو به جيب يک عده ی ديگه ای برسونن

نظرات

پست‌های پرطرفدار