يادآوری

از سال 2003 تا به حال يک اسم جديد به اسامي گرو‌ه‌های درگير در افريقا اضافه شده. اين اسم "جانجويد" است که بر خلاف انتظار يک اسم معرب شده‌ی فارسي‌ست که اصل آن "جنگجو" بوده. حالا اسم جانجويد مربوط است به شبه نظاميان عرب تبار مورد حمايت دولت سودان که سوار بر اسب و شتر رو به قبايل افريقايي‌های سودان مي‌تازند و چهار سال است که دارند به قول سازمان ملل نسل کشي مي‌کنند. جديدترين آمار سازمان يونيسف هم مي‌گويد روزی 80 کودک در اثر گرسنگي در پناهگاه‌های آوارگان دارفوری دارند مي‌ميرند.

جانجويدها اصولأ گروهي هستند که رگ و ريشه‌شان به شيعيان فاطمي برمي‌گردد و بيشتر از صد سال پيش يک آدمي به نام محمد احمد المهدی که خودش را مهدی موعود مي‌ناميد و به دنبال سپاه مهدی درست کردن بود جوانان عرب‌تبار سودان را دور هم جمع کرد تا راه بيفتند به عدالت گستری از راه جنگ. البته ايشان به دليل تيفوس جانش را از دست داد ولي جانجويدهايي که تحويل جامعه‌ی سودان داد آنقدر برای همسايگان سودان مثل مصر دردسر درست کردند که بلاخره در يک نبردی به نام نبرد اوردورمان ارتش بريتانيا به آن‌ها حمله کرد و شکست خوردند، و داستان به ظاهر تمام شد.

اما سال 2003 که جانجويدها ريختند به قتل و غارت افريقايي‌تبارها که تا به حال هم ادامه دارد معلوم شد گروه محمد احمد المهدی در تمام صد سال گذشته فعال بوده‌ و از قضا مکنت و ثروتي هم به هم زده‌اند و حالا که تعداد احشام‌شان زياد شده کم‌کم بدشان نمي‌آيد مناطق ديگری از سودان را ضميمه کنند به ملک و املاک‌شان و دست آخر بافت جمعيتي سودان را يک دست کنند. جالب هم هست که صادق المهدی نخست وزير پيشين سودان- که حالا البته ديگر پست نخست وزيری را برداشته‌اند- و حالا عمر حسن البشير رئيس جمهور اين کشور خودشان را نوادگان محمد احمد المهدی و رهبران سپاه به جا مانده از او مي‌دانند.

جانجويدها در راه پاکسازی قومي از کشورهای ديگر هم کمک مي‌گيرند و اين خيلي موضوع جالبي‌ست. مثلأ طبق گزارش‌های عفو بين‌الملل، جانجويدها با سلاح‌های ساخت روسيه و چين مسلح شده‌اند و گاهي که نياز به پشتيباني هوايي هم پيدا مي‌کنند انواعي‌از هواپيماهای جنگي نانچنگ Q5 که ساخت چين هستند و به نام فانتان هم شناخته مي‌شود در کنار جنگنده‌های آنتونوف 26 ساخت اوکراين و هليکوپترهای ام آی 24 روسي از آسمان حمايت مي‌شوند و اتفاقأ عفو بين‌الملل گزارش داده که خلبان‌های سوداني هم در ايران آموزش مي‌بينند. در نتيجه خيلي هم عجيب نيست که اهل دارفور دارند روزی 80 تا از کودکان‌شان را از دست مي‌دهند چون از زمين و هوا به سرشان مي‌بارد. لابد باخبر هم هستيد که 70 درصد توليد نفت سودان در دست شرکت نفت چين است و اين کشور و روسيه قطعنامه‌های تحريم دولت سودان در شورای امنيت را وتو کرده‌اند.

از همه بامزه‌ترش اين است که همين دو روز پيش دولت سودان يکي از رهبران گروه‌های جانجويد به نام موسي هلال که متهم به نسل‌کشي‌ست را به سمت مشاور وزير منصوب کرده، و اين يعني هر چه دار دنيا دارند داد مي‌زنند بابت وضع اسفبار دارفوری‌ها اصولأ دولت سودان گوشش بدهکار که نيست هيچ، با اعتماد به نفس بيشتری به کارهای خودش ادامه مي‌دهد. کنارش هم اين است که اجازه‌ی مداخله‌ی نيروهای حافظ صلح اتحاديه‌ی افريقا را هم نمي‌دهد که لابد سر فرصت هر کار ناتمامي با دارفوری‌ها دارند را تمام کنند. به اين‌ها اضافه کنيد که کميساريای عالي پناهندگان سازمان ملل گزارش کرده که تا ميانه‌ی سال 2007 حدود 75 هزار نفر از اعراب اهل‌ نيجريه و چاد توسط دولت سودان در مناطق متعلق به دارفوری‌ها اسکان داده شده‌اند. البته فعلأ که 2.5 ميليون نفر از اهل دارفور دارند توی بيابان و زير چادر زندگي مي‌کنند و اصولأ حرف از آب و برق و بيمارستان هم خنده‌دار است.

خلاصه که آدم مي‌ماند در کار دنيا!

نظرات

پست‌های پرطرفدار