از برگ مو تا ني‌انبان

يک رستوراني هست در بريزبن که صاحبش اسم آن را گذاشته "بدترين رستوران گياهخواری بريزبن". البته سردر رستوران را که ببينيد دستگيرتان مي‌شود که چرا اسمش بدترين است.

روی سردر يک ماکت گاو گذاشته‌اند. آن بدترين هم مربوط است به غذای اصلي رستوران که استيک است.

آن کنار ديوار رستوران ديدم اتفاقأ اين رستوران خيلي هم جای خوبي‌ست برای گياهخواران ولي صاحبش خبر ندارد. يک درخت انگور کاشته‌اند توی رستوران که شاخه‌ها و برگ‌هايش از ديوار بيرون افتاده بود. کلي هم غوره به شاخه‌ها آويزان بود، درست همين وقت غوره دادن درخت انگور هست که برگ‌های درخت را بايد برای دلمه درست کردن استفاده کرد. حالا از قرار صاحب رستوران از دلمه‌ی برگ مو خبر ندارد!


امروز مي‌آمدم به طرف پارکينگ متوجه صدای ني انبان شدم. يک کمي دور و بر را نگاه کردم ديدم يک نفر ايستاده روی يک بلندی توی محوطه‌ی پارکينگ و دارد ني انبان اسکاتلندی مي‌زند. تا رسيدم کنارش دو سه تا عکس گرفتم. بعد همينطور که داشت ني انبان مي‌زد متوجه شد دارم عکاسي مي‌کنم خودش برگشت به طرف دوربين که عکسش را بگيرم. دانشگاه يک گروه ني‌انبان نواز دارد که گاهي‌ توی مراسم دانشگاه برنامه اجرا مي‌کنند، همه‌شان هم دانشجو هستند. از قرار يک مراسمي هست و هر کدام‌شان يک جايي دارند تمرين مي‌کنند. جای‌تان خالي خيلي شنيدني بود.

نظرات

پست‌های پرطرفدار