از باور کردن تا زورکي باور دادن
اون داستان رو شنيدين حتمأ که ملانصرالدين دم در خونه نشسته بود و به مردم مي گفت ته کوچه دارن آش مي دن بعد که ديد همه دارن مي رن آش بگيرن خودش هم به صرافت افتاد بره به همون آدرس الکي که داده بود آش بگيره. اين باور کردن شعارهای توخالي هم شده مستمسک مشارکتي های قدرت طلب. ميردامادی در همين گفتگوش با اقبال از همون آدرس آش هايي داده که حالا مشارکتي ها خودشون بدو بدو دارن مي رن توی صف وايسن که ديگران هم باور کنن و صف شلوغ بشه. گفته: "طي يكي دو ماه گذشته بسياري از احكام قضايي در پرونده‌هاي سياسي و مطبوعاتي، يكي يكي در حال نقض شدن است. اين به منزله تخلف عديده آنان از قانون در صدور احكام اوليه متهمان است كه قابل بررسي و اظهارنظر است". آخه کيه که در اين يک دهه ی گذشته نفهميده باشه شل کن سفت کن های قوه ی قضائيه فقط به مقتضای رفع بعضي موانع موقتي مثل محکوميت در کميسيون حقوق بشر يا سفرهای خارج ها به کشور و از همه شايع تر در مواقع انتخاباته؟ اين سه تا زنداني ی ملي -مذهبي ها که دو سال گذشته رو در زندان و در قطع ارتباط با دنيای خارج گذروندن اين رو تشخيص دادن اونوقت ميردامادی که چهار سال رئيس کميسيون امنيت ملي در مجلس بوده هنوز نفهميده. اگر ميردامادی واقعأ نفهميده که وای به حال معين و طرفدارانش که اين ها دارن پشتيباني ی فکری ازشون مي کنن، و اگر مي دونه و خودش رو به نفهمي زده که اونوقت بايد اسمشون رو فرصت طلب و حماقت گستر گذاشت. من اتفاقأ حالت دوم رو واقع بينانه تر مي دونم و برای همين هم وقتي همين مدل صغرا کبری چيدن هاشون رو درباره ی دولتمداری و سياست ورزی (به خصوص اون فشار و چانه زني) در اين هشت سال گذشته کنار هم مي ذارم اونوقت به نيک آهنگ که خيلي با اين جماعت آشناتره حق مي دم که پنبه شون رو به شدتي که ممکنه بزنه. اين که حالت دوم رو واقع بينانه تر مي دونم به اين دليله که خودشون (مثل رضا خاتمي) مي گن که ما اگر فلان و بهمان نشه پشت پرده رو رو مي کنيم، يعني از پشت پرده باخبرن . خوب معنيش اينه که اين ها مي دونن نقض پرونده های سياسي و مطبوعاتي يک ترفنده تقريبأ قديميه دوستان ديگه شونه، اما همين مشارکتي ها باز هم همين ترفند رو بزکش مي کنن و به عنوان دستاورد حرکت های سياسي ی خودشون به خورد مردم مي دن. واقعأ که حال آدم به هم مي خوره

نظرات

پست‌های پرطرفدار