اشتباه بزرگ
امروز با يکي از دوستانم داشتيم درباره ی تصميم ملي- مذهبي ها برای توافق با معين و مشارکتي ها گپ مي زديم. به نظرم آمد که باز هم ملي گراها دارن مي افتن توی چاه. انگار هميشه و درست در مقاطع حساس تاريخي، مليّون دچار يک نوع اشتباه مي شن و اين تسلسل تاريخي همواره باعث دور شدنشون از قدرت شده. در دوره ی دکتر مصدق هم همين شد، در دوره ی بختيار همين شد، بازرگان هم همينطور و حالا دوباره رسيده به گروه فعلي. معمولأ هم منطق مليّون حول نصيحت کاربدستان دور زده که البته نشون دهنده ی پرنسيپ خاص اون ها در نگاه به جامعه و سياسته. جالبه که درست در لحظاتي که مملکت به وجود پرنسيپ مليّون نياز داره اون ها يا غايبن و يا تحت تأثير ورود بي موقعشون به قدرت کنار گذاشته شدن. مثلأ همين روزها که حتي آدم هايي مثل گنجي که خودش زماني در درون حکومت بودن از نافرماني ی مدني و مشروعيت زدايي از حکومت حرف مي زنن ملي- مذهبي ها به فکر ائتلاف با مشارکتي ها افتادن که از اين راه باز دوباره حکومتي ها را نصيحت کنن. يعني دوباره تمام اون اعتباری که ملي- مذهبي ها از راه تحمل زندان به دست آوردن مي خوان طبق همون قاعده ی هميشگي شون در اندرز دادن به حکومت از دست بدن
اين يک قاعده س که آتش نشان ها وقتي در لحظات اوليه ی آتش سوزی مهار آتش رو ممکن نمي دونن فرصت ميدن تا شعله ها کمي فروکش کنن و بعد با امکاناتي که دارن از سرايت آتش به بقيه ی جاها جلوگيری مي کنن. حالا اين آتش مطالبات دمکراتيک تازه داره زبانه مي کشه اونوقت ملي- مذهبي ها مي خوان مهارش کنن، مثل بازرگان که در دوره ی خشم انقلابي مي خواست عقلانيت رو به خورد آدم هايي بده که از دوازده بهمن تا شش ماه بعدش پوتينشون رو هم از پاشون درنياورده بودن. تازه حالا همون انقلابيون ديروز دارن مي فهمن که متلک هايي مثل "دولت گام به گام" که نثار بازرگان مي کردن منصفانه نبوده. و تازه داره معلوم مي شه که جای ملي- مذهبي ها نه در زمان بلبشوی انقلاب بلکه يکي دو سالي بعد از اون چقدر خالي بود و وجودشون چقدر مي تونست مفيد باشه. حالا هم ملي- مذهبي ها در شروع يک بحران جديد دارن مي رن توی ميداني که بازيگرانش مي بايست اکبر گنجي و ابراهيم نبوی و مجيد محمدی با زبان تند و تيزشون باشن که زبان حرف زدن با اين مدل از حکومت رو بلدن. حالا ملي- مذهبي ها اينباراز مشارکتي ها رودست مي خورن و باز کاسه و کوزه ها سرشون خراب مي شه و دوباره برای مدتي زندگي ی دور از قدرت رو تجربه مي کنن تا باز روز از نو روزی از نو. همين اشتباه بزرگان ملي- مذهبيه که هر بار به ما مردم فرصت نميده ياد بگيريم چه وقت بايد برای چه نوع کار سياسي آماده بشيم. بلاخره هي چلوکباب رو با چای شيرين مي خوريم، بعد هم مي پرسيم پس اين صبحانه و نهار ما چطور شد؟
نظرات