جمعه برای زندگی

حالا البته ما اولين ملتی توی دنيا نيستيم که با يک حکومت "آج از تو" طرفيم، آخرين ملت دنيا هم نيستيم. خوب آدم وقتی حرف از دردسرهای خودش می‌افتد به نظرش می‌رسد همه دنيا رفته‌اند و ما مانده‌ايم با گرفتاری‌هايی که حالا کی حل‌شان کند. منتها درست برعکس است. يعنی اگر بنا بود اين حکومت‌های "آج از تو" پايدار بمانند آنوقت در همين ايران بايد هنوز با آقازاده تيمور لنگ سر و کله می‌زديم. قديم‌ترها يک راه‌هايی مثل شعر برای بازگو کردن گرفتاری‌ها بوده که هنوز هم هست منتهای مراتب ما ايرانی‌ها با واسطه و بدون واسطه خودمان يک چيزهايی به بازگو کردن گرفتاری‌های‌مان اضافه کرده‌ايم. معروف‌ترينش عبارت است از تعريف کردن بدبختی‌های‌مان برای همديگر تا جايی که طرف مقابل‌مان از زندگی سير بشود و شروع کند به نفرين کردن و بد و بيراه گفتن به زندگی. در اين راه آنقدر پيشرفت کرده‌ايم که زار زار گريه کردن برای‌مان راحت‌تر از خنديدن است. حالا يک دار و دسته‌ای آمده‌اند که با همين زار زار گريه کردن و تعريف بدبختی‌های همه دنيا برای ما کارمان را ساده‌تر کرده‌اند.

اين را اضافه کنيد به اين که برای خيلی از ماها زندگی کردن چيز قبيحی‌ست. مثلن اگر به يک آدمی که کلسترول اضافه دارد می‌کشدش بگوييد بابا بلند شو کفش ورزشی بپوش برو توی خيابان راه برو يکی از جواب‌های اوليه‌اش اين است که ای آقا اين کارها از ما گذشته، يا حالا در و همسايه چی ميگن.

ببين آقای محترم، خانم عزيز، زندگی کردن توی همين دنيا بدون ناله و زاری هم امکانپذيره. توی انتخابات هم تقلب شده منتها با اشک ريختن نميشه اون وضعيت رو تغيير داد. برای معترض بودن هم بايد اول سالم باشين چون قرار نيست بعد که اعتراض کردين و اوضاع درست شد از فرط ناراحتی و هزار جور درد و بيماری نتونين از نتيجه‌ای که به دست آوردين استفاده کنين. در مورد اين که با گريه و زاری ميشه يک جايی در کائنات رو آباد کرد هم فعلن کسی از اون طرف به اينطرف مسافرت نکرده که خبر بده جايی آباد شده يا نه. از همه مهم‌تر اينه که همين يکبار رو زندگی می‌کنين ... اين رو روزی چند بار به خودتون بگين ... همين يکبار رو زندگی می‌کنين ... و همين حضرات "آج از تو" هم شامل همين قانون فقط يکبار زندگی می‌کنين هستند. بنابراين اگر اين يکبار رو زندگی نکنين يا با هزار جور درد و بيماری همراهش کنين اولين کسی که گرفتاری‌هاش رو تحمل می‌کنه شخص شخيص خودتون هستين. به هر کسی هم که رأی دادين اون آدم قادر نيست درد شما رو تحمل کنه ولی ممکنه آدم‌های اطراف‌تون که خيلی هم بهشون علاقمند هستين روی دست اونا بيفتين. حتی در اون صورت هم باز کسی که زندگی نکرده خودتون هستين.

خوب به جای نک و ناله کردن بلند شين يک کمی به خودتون برسين و از خودتون انرژی بگيرين. هيچ اشکالی پيش نمياد که بزنين و برقصين. اگه قراره جامعه درست بشه اولين چيزی که بايد درست بشه همين خود ما مردم هستيم که بايد از خودمون شروع کنيم و ياد بگيريم زندگی کنيم. زندگی کردن اتفاق خوبيه و دنيا هم پر از چيزهای خوبه.

اين هم موسيقی "جمعه برای زندگی" برای اين که حالتون جا بياد:



و نويسندگان:






نظرات

پست‌های پرطرفدار