دستاوردهای علمی حضرات
موضوع آلودگی هوای تهران جدا از دردسرهايی که برای مردم درست کرده دو تا داستان ديگر هم دارد که اصولن مايه خجالت و سرشکستگی علمیست بخصوص به مناسبت اين که جناب احمدینژاد چپ و راست دربارهی پيشرفتهای علمی در دوره کاریشان حرف میزنند اين سرشکستگی خيلی هم بيشتر از خود آلودگی هواست. اين دو تا داستان را مینويسم که باخبر بشويد. در ضمن اين که دوستانی که رسانهها و وبلاگها را کنترل میکنند حتمن در مورد اين نوشته تشريف ببرند سوال کنند بلکه خيال خودشان راحت بشود.
مسئوليت اعلام وضعيت هوا در ايران به عهده سازمان هواشناسیست. در واقع اين سازمان فقط میتواند خبر بدهد که اوضاع هوا چطور میشود و اگر باد میزود جهت وزش آن از کدام طرف است. منتها دانش فنی باروری ابرها و باران مصنوعی را هم بايد در کارشناسان همين تشکيلات پيدا کرد و برای همين هم هست که سالهاست يک بخش آموزشی به نام آموزشگاه هواشناسی در کنار سازمان هواشناسی درست شده که وظيفهاش تربيت کادر فنی برای سازمان هواشناسیست. سالهاست دعوا بر سر اين است که اگر قرار باشد موضوع باروری ابرها جدی گرفته بشود چه سازمانی به جز هواشناسی میتواند عهدهدار اين کار بشود. از جنبه فنی جواب اين سوال همان سازمان هواشناسیست منتها در دوران خاتمی و معلوم نيست به چه مناسبت، يکباره استانداری يزد هم شروع کرد به فراهم آوردن دم و دستگاه باروری ابرها، که البته به جايی هم نرسيد. جهت اطلاعتان هم معروفترين مراکز تحقيقاتی و کاربردی جهان در زمينه باروری ابرها در اسرائيل قرار دارند و قرار بود در دوران شاه اسرائيلیها کمک کنند تا موضوع باروری ابرها و باران مصنوعی در ايران هم به راه بيفتد منتها به دليل اين که سازمان هواشناسی زير نظر سازمان هواپيمايی کشوری بود و در ضمن کادر علمی کافی هم نداشت آن هم به جايی نرسيد. حالا هم که اوضاع معلوم است. معنی اين حرف اين است که اهل سازمان هواشناسی که دستی هم در تشکيلات هواپيمايی دارند، چون رئيس سازمان هواشناسی معاون وزير راه و ترابریست، از داستان باران مصنوعی و اندازه هواپيما باخبرند. يعنی اگر با يک آدمی از اين سازمان، هر کارهای که باشد، حرف بزنيد همهی موضوع باران و هواپيما و اينها را میداند چون همهشان از صبح تا شب با اين موضوعات سر و کار دارند. منتها داستان فعلی هيچ ربطی به آن حضرات ندارد. چرا؟ حالا عرض میکنم.
مسئول کنترل آلودگی هوای شهرها با سازمان حفاظت محيط زيست است. اين که کارخانههای خودروسازی و توليد فرآوردههای نفتی باعث آلودگی هوا نشوند همه مسئوليت کنترل آنها به عهده سازمان حفاظت محيط زيست است. اضافه بر اين که برای شهر تهران به طور اختصاصی يک تشکيلات کنترل آلودگی هوا هم تعبيه کردهاند که زير نظر شهرداری کار میکند. حالا از اينجای داستان به بعد مايه خجالت است.
رئيس سابق سازمان هواشناسی ايران يعنی آقای دکتر علیمحمد نوريان، همين الان قائم مقام سازمان حفاظت محيط زيست است. ايشان يک دورهای هم رئيس سازمان هواپيمايی کشوری بودهاند. در ضمن همين حالا هم معاون اول سازمان جهانی هواشناسی هستند. فيزيک هم خواندهاند و از اصول هواشناسی هم باخبرند. ضمنن کلی هم در دورانی که استانداری يزد مشغول رتق و فتق امور باران مصنوعی بود با حضرات استانداری بزن بزن داشت.
رئيس سابق شرکت کنترل کيفيت هوای تهران يعنی دکتر مجيد شفيعپور، همين الان قائم مقام سازمان حفاظت محيط زيست در امور بينالملل هستند. در ضمن مشاور کميته محيط زيست شورای شهر تهران هم هستند. ايشان هم درس محيط زيست خوانده.
رئيس سابق سازمان محيط زيست ايران يعنی خانم دکتر معصومه ابتکار، در سال 2006 به مناسبت فعاليتهای زيستمحيطی برنده جايزه ويژه سازمان ملل (قهرمان زمين) شد. ايشان هم همين الان عضو شورای شهر تهران است.
مديرکل سابق هواشناسی استان خراسان يعنی آقای حسن بيادی هم همين الان عضو شورای شهر تهران است.
يعنی واقعن چند نفر از اين حضرات حاضر شدهاند از فردای آبپاشی هوايی شهر تهران با هواپيمای سمپاشی به خودشان توی آيينه نگاه کنند و بروند سر کارشان. يعنی اين حضرات با اين همه مدرک تحصيلی و مقام علمی و موقعيت اداری يکیشان به درد اين نمیخورده که برای جلوگيری از آبروريزی هم که شده اين در و آن در بزند که اين هواپيمای سمپاشی را نفرستند روی آسمان تهران؟ يعنی چند نفر بايد شغلشان به طور مستقيم و در اين سطح با موضوع هوا و آلودگی هوا ربط داشته باشد که بفهمند موضوع آلودگی هوا را نمیشود با هواپيما سمپاش حل کرد؟ اينجا هم احتياج به دانشآموز دبيرستانی داريم که به قول احمدینژاد توی خانهاش انرژی هستهای توليد کرده؟ يعنی شما حضرات فرقی بين مزرعه و شهر تهران قائل نمیشويد که صاف نشستهايد که هواپيمای سمپاش راه بيفتد برای حل مشکل آلودگی هوای تهران؟
آقای دکتر نوريان! اين خبر را ببرند توی سازمان جهانی هواشناسی اعلام کنند که با هواپيمای سمپاش رفتهاند از بالا آب پاشيدهاند که مثلن با آلودگی هوای شهر تهران مقابله کنند اصلن فکر خنده باقی کارشناسان اينطرف و آنطرف را کردهايد؟ بابا شما که الان قائم مقام سازمان محيط زيست هستيد خودتان رئيس هواشناسی و هواپيمايی بوديد. فرق باران مصنوعی و هواپيمای سمپاشی را هم بلديد که. آخر چطوری آن رياستها و اين قائم مقامی را با آن هواپيمای سمپاش و با آن معاونت سازمان جهانی هواشناسی کنار هم میگذاريد؟ آقای دکتر شفيعی رئيس سابق شرکت کنترل کيفيت هوای تهران يعنی اين همه سال همينطوری توی کنترل کيفيت کار کردهايد؟ سرکار خانم دکتر ابتکار رئيس سابق سازمان محيط زيست ايران به نظرتان میشود اين راه حل را به عنوان افتخار ديگری برای قهرمان زمين منظور کرد؟ ناسلامتی که هم قبلن و هم الان کارهای هستيد؟ آقای بيادی مديرکل هواشناسی! رویتان میشود همين آبپاشی را به عنوان عملکردتان در مقابله با آلودگی هوای شهر تهران اعلام کنيد؟ يعنی چند نفر اهل هواشناسی و محيط زيست بايد مسئول يک کاری مثل همينی که شماها هستيد باشند که دست آخر برای مقابله با آلودگی هوا بروند با هواپيمای سمپاشی آب بريزند روی سر مردم؟ خودتان خندهتان نمیگيرد که نتيجه آن همه سر و صدای پيشرفت علمی شده باشد همين آبپاشی هوايی شهر؟ خوب آخر چطوریست که اينجور مواقع هيچ صدايی ازتان بلند نمیشود؟
نظرات