قابل توجه آقای رفسنجاني
صاحبخانه ی يکي از دوستان من يک خانم و آقای مسني هستن که حدود شصت سالي سن دارند. آقای خانه قبلأ راننده ی ماشين های سنگين جاده ای بوده ولي حالا به خانمش کمک مي کنه، يعني همکار خانمشه. کار خانم خانه تميزکاری منازل مردمه. البته از ظاهر هيچکدومشون نميشه حدس زد که شغلشون چي بوده و چي هست. امروز رفته بودم پيش اين دوستم که با آچار و وسايل صاحبخونه ش يک کمي دل و روده ی ماشين هامون رو وارسي کنيم. نيم ساعتي که گذشت يک وانت اومد دم خونه شون و چند نفر با وسايل مخصوص کندن زمين اومدن شروع کردن به جا گذاشتن چند تا پايه توی حيات خونه. نه آقا خونه بود نه خانم. از اين دوستم پرسيدم چه خبر شد؟ گفت صاحبخونه مون برای اينکه تابستون ها آفتاب به استخرشون نتابه و گرم نشه تصميم گرفته روی استخر رو سايبان بزنه، اينا اومدن همين کار رو انجام بدن. گفتم پس خودشون کجا هستن؟ گفت آقا با يکي از دوستانش يک قايق و يک ماشين بزرگ کرايه کردن رفتن چهار پنج روز ماهيگيری، خانمش هم رفته خريد. ماشين آقای صاحبخونه همون کنار پارکينگ بود، چند دقيقه ی بعد هم خانمش با ماشين خودش اومد. به اين دوستم گفتم چشم رفسنجاني رو ببندند و بيارنش خونه ی صاحبخونه ی تو بعد امکانات زندگي اينا رو بهش نشون بدن و همين حکايت سايبان و ماهيگيری رو بهش بگن، بعد بپرسن کدوم آدم بازنشسته ای توی ايران از اين وضعيت برخورداره؟ ازش بپرسن اين عدالت اجتماعي که دائم ازش حرف مي زني چه جوری به نتيجه مي رسه؟ تصادفأ حالا که اومدم روی اينترنت چشمم به حرف های همين جناب رفسنجاني افتاد که گفته اگر دستمون به نيروی اتمي نرسه دچار ننگ تاريخي مي شيم. اين از پرروئي و وقاحته که يک نفر مي تونه راست راست راه بره از اين حرف ها بزنه اونوقت مردم بغل گوشش هر کدوم که بازنشسته هم که مي شن بايد دو شغله باشن. جنابشون حالا هم که در اثر تنگناهايي که جهان اسلام رو به خطر انداختن قراره وارد ميدان بشن. واقعأ حرف هاش رو يک دفعه ی ديگه بخونين، اين آدم چيزی به جز خودش رو توی دنيا مي بينه؟

نظرات

پست‌های پرطرفدار