بحران های ناشي از برنامه های هسته ای ايران
داستان برنامه اتمي ايران تقريبأ برای همه ی مردم باعث رنج و عذاب مضاعف شده. در واقع اين برنامه بيش از آنکه با هدف توسعه فنآوری و احتمالأ بهبود وضعيت زندگي مردم فراهم شده باشه با هدف های نظامي دنبال مي شه. اين واقعيتي انکار ناپذيره، اما خوبه درباره ی موضوعي بگم که
مي تونه هشدار دهنده باشه.
وقتي نيروگاه اتمي چرنوبيل منفجر شد دو جريان هوايي آلوده به مواد راديواکتيو از فراز ايران عبور کردن. اولين جريان از غرب خزر وارد ايران شد و بلافاصله در حاشيه خزر به حرکت درآمد و از شرق خزر به خارج از ايران حرکت کرد. اما جريان دوم به مدارهای پايين تر و تا مرکز ايران کشيده شد و با آلوده کردن تمام مسير از تهران تا اصفهان دوباره به سمت شمال ايران انحراف پيدا کرد و در شرق خزر به جريان اول متصل و از ايران خارج شد. تا جاييکه من مي دونم اندازه گيری هايي که توسط يکي از بخش های سازمان انرژی اتمي انجام شد نشون داد ميزان آلودگي به عناصر راديو اکتيو در هوای تهران به شدت افزايش پيدا کرده بود. البته همون موقع موضوع آلودگي هوای ايران در اثر انفجار چرنوبيل تکذيب شد در حالي که مصرف شير گاوهایي که از چمنزارهای کشورهای اروپايي به مراتب دورتر تغذيه شده بودند برای مدت سه سال ممنوع شد. و بماند که همون موقع به طور غير منتظره ای ميزان لبنيات خارجي در بازارهای ايران افزايش پيدا کرد. دو سال بعد دو محقق که يکيشون از آلمان اومده بود و دومي دکتر ... از ايران بود از طريق آزمايش چربي زير پوست فک خزری متوجه ميزان بسيار بالای آلودگي راديواکتيو در بدن اين جانور شده بودند. در واقع چربي زير پوست فک خزری نشانگر خوبي برای تعيين آلودگي های محيطي به حساب مياد. معني اين حرف اينه که در اثر انفجار چرنوبيل بسياری از مناطق ايران، شامل هوا، خاک و آب اون مناطق آلوده شده بودن.
حالا داستان فعاليت های اتمي ايران داره همين بلا رو بر سر منابع طبيعي و انساني مياره. عکس های ماهواره ای که نشون مي داد بعضي تأسيسات خاص ناگهان در مدت کوتاهي ناپديد شدن و بعد از آثاری از اورانيوم غني شده در بعضي نقاط پيدا شده يعني اينکه تأسيسات اتمي ايران از جنبه ايمني کاملأ ناقص هستن و نشت راديواکتيو داشتن. حالا اگر اين مواد پرتوزا به خاک منتقل شده باشن (که بر اساس کشف آثار اورانيوم غني شده حتمأ هم منتقل شدن) يعني حتي اگر اون تأسيسات رو به جای ديگه هم منتقل کنن و جای اون پارک و چمنکاری درست کنن باز هم خاک منطقه آلوده به راديواکتيو هست. خاکش رو هم به جای ديگه منتقل کنن باز هم آلوده رو به جای ديگه منتقل کردن. حالا يکي نيست به اين حضرات بگه بابا جان شما که از پس آلودگي پالايشگاه نفت تهران، کارخانه الکل سازی قزوين، چوکای شمال و مس سرچشمه برنمياين و همه ی منابع آب و خاک رو دارين نابود مي کنين چه اصراری دارين که نيروگاه اتمي داشته باشين؟ بابا اگه عقل شما نميرسه، يک عده آدم عاقل توی دنيا نگران همين آلودگي ها هستن. آلودگي چرنوبيل که فقط منحصر به اوکرايين نبود که، همه ی کشورهای اطرافش هم آلوده شدن (حالا آقای امرالهي صداش رو درنياورد که ايران هم حسابي آلوده س، چربي فک های خزری که نشون داد).
داستان برنامه اتمي ايران تقريبأ برای همه ی مردم باعث رنج و عذاب مضاعف شده. در واقع اين برنامه بيش از آنکه با هدف توسعه فنآوری و احتمالأ بهبود وضعيت زندگي مردم فراهم شده باشه با هدف های نظامي دنبال مي شه. اين واقعيتي انکار ناپذيره، اما خوبه درباره ی موضوعي بگم که
مي تونه هشدار دهنده باشه.
وقتي نيروگاه اتمي چرنوبيل منفجر شد دو جريان هوايي آلوده به مواد راديواکتيو از فراز ايران عبور کردن. اولين جريان از غرب خزر وارد ايران شد و بلافاصله در حاشيه خزر به حرکت درآمد و از شرق خزر به خارج از ايران حرکت کرد. اما جريان دوم به مدارهای پايين تر و تا مرکز ايران کشيده شد و با آلوده کردن تمام مسير از تهران تا اصفهان دوباره به سمت شمال ايران انحراف پيدا کرد و در شرق خزر به جريان اول متصل و از ايران خارج شد. تا جاييکه من مي دونم اندازه گيری هايي که توسط يکي از بخش های سازمان انرژی اتمي انجام شد نشون داد ميزان آلودگي به عناصر راديو اکتيو در هوای تهران به شدت افزايش پيدا کرده بود. البته همون موقع موضوع آلودگي هوای ايران در اثر انفجار چرنوبيل تکذيب شد در حالي که مصرف شير گاوهایي که از چمنزارهای کشورهای اروپايي به مراتب دورتر تغذيه شده بودند برای مدت سه سال ممنوع شد. و بماند که همون موقع به طور غير منتظره ای ميزان لبنيات خارجي در بازارهای ايران افزايش پيدا کرد. دو سال بعد دو محقق که يکيشون از آلمان اومده بود و دومي دکتر ... از ايران بود از طريق آزمايش چربي زير پوست فک خزری متوجه ميزان بسيار بالای آلودگي راديواکتيو در بدن اين جانور شده بودند. در واقع چربي زير پوست فک خزری نشانگر خوبي برای تعيين آلودگي های محيطي به حساب مياد. معني اين حرف اينه که در اثر انفجار چرنوبيل بسياری از مناطق ايران، شامل هوا، خاک و آب اون مناطق آلوده شده بودن.
حالا داستان فعاليت های اتمي ايران داره همين بلا رو بر سر منابع طبيعي و انساني مياره. عکس های ماهواره ای که نشون مي داد بعضي تأسيسات خاص ناگهان در مدت کوتاهي ناپديد شدن و بعد از آثاری از اورانيوم غني شده در بعضي نقاط پيدا شده يعني اينکه تأسيسات اتمي ايران از جنبه ايمني کاملأ ناقص هستن و نشت راديواکتيو داشتن. حالا اگر اين مواد پرتوزا به خاک منتقل شده باشن (که بر اساس کشف آثار اورانيوم غني شده حتمأ هم منتقل شدن) يعني حتي اگر اون تأسيسات رو به جای ديگه هم منتقل کنن و جای اون پارک و چمنکاری درست کنن باز هم خاک منطقه آلوده به راديواکتيو هست. خاکش رو هم به جای ديگه منتقل کنن باز هم آلوده رو به جای ديگه منتقل کردن. حالا يکي نيست به اين حضرات بگه بابا جان شما که از پس آلودگي پالايشگاه نفت تهران، کارخانه الکل سازی قزوين، چوکای شمال و مس سرچشمه برنمياين و همه ی منابع آب و خاک رو دارين نابود مي کنين چه اصراری دارين که نيروگاه اتمي داشته باشين؟ بابا اگه عقل شما نميرسه، يک عده آدم عاقل توی دنيا نگران همين آلودگي ها هستن. آلودگي چرنوبيل که فقط منحصر به اوکرايين نبود که، همه ی کشورهای اطرافش هم آلوده شدن (حالا آقای امرالهي صداش رو درنياورد که ايران هم حسابي آلوده س، چربي فک های خزری که نشون داد).
نظرات