اين خداياری و آن صادق
اين نوشته ی آقای خداياری را بايد خود ايشان که مدت های مديد مسئوليت های اجرايي در دانشگاه تهران داشتند بخوانند و ضمنأ جواب اين سوال را هم بدهند که اگر اين آقای مديحه سرای سابق (که حالا وزير علوم شده) سر از وزارت درآورده پس چرا در دوره ی اصلاح طلب ها بعضي مداحان ديگر هم سر از دانشگاه تهران درآوردند ولي آقای خداياری چيزی از بابت آن ها ننوشتند؟ نمونه مي خواهيد؟ الان عرض مي کنم
در تمام خوزستان به طور عام و در شهر اهواز به طور خاص، هنوز که هنوز است، به يک آدمی مي گويند "صادق تمپو". اين صادق تمپو در تمام سال های قبل از انقلاب و کمي در اوايل انقلاب که هنوز در مراسم عروسي مي شد نوازنده و خواننده دعوت کرد در يک گروه موسيقي بندری که شامل يک خواننده، يک ني انبان نواز و يک تمپويي و دو سه تا رقصنده ی بندری بود تمپو مي زد. به محض اينکه ورق به سمت مداحي و شعار دادن برگشت اين جناب تمپويي با آشنايي که با ريتم و موسيقي ی ريتميک بندری داشت شروع به کار کرد و اين بار در هيئت ها و مساجد و دست آخر در ميان رزمندگان جنگ، و بلاخره بزرگ و بزرگ تر شد تا رسيد به صادق آهنگران. همين جناب صادق تمپويي که حالا معرف حضور همه هست با امکانات مختلف سر از دانشگاه تهران درآورد و در رشته ی زبان و ادبيات فارسي يا عربي (اگر اشتباه نکنم) دکترا گرفت، دقيقأ هم همزمان با دولت اصلاحات که آقای خداياری سنگش را به سينه مي زنند
حالا آقای خداياری بفرمايند آقای صادق آهنگران واجد چه ويژگي های علمي بودند که توانستند از سد سکندر دانشگاه تهران برای دستيابي به دوره ی دکترا عبور کنند؟ ايشان هم که همان مداحي بودند که حالا شما به وزير شدن يکي ديگرشان ايراد داريد
آقای خداياری! مي فرماييد مردم عقلشان نمي رسد بفهمند که اگر مملکت دارد به گند کشيده مي شود همين خود حضرتعالي هم در اين به گند کشيدن سهيم بوده ايد. آقای خداياری مي خواهيد باز هم نمونه بدهم که متوجه بشويد شما که ادعا داريد بيشتر خرابي به بار آورديد؟
نظرات