شريک فلان و رفيق بهمان

اين عکس محمد فرنود رو که توی سايت حسن سربخشيان ديدم ياد روزهايي افتادم که تازه روزنامه ی زن راه افتاده بود. من دبير سرويس علمي روزنامه بودم، داور نبوی اولين سردبيرش بود، نيک آهنگ کوثر دبير طرح و کاريکاتور بود، شادی صدر دبير سرويس حقوقي بود، آرش خوشخو دبير هنر و ادبيات بود، ابوالفضل زروئي دبير گوناگون بود، ابراهيم افشار دبير ورزشي بود و کسری نوری هم دبير سرويس بين الملل بود، بهروز مهری دبير عکس بود و مهدی عباسي هم سياسي. اين جناب فرنود تقريبأ بعد از فائزه هاشمي که مدير مسوول بود ميشه گفت همه کاره و هيچ کاره ی روزنامه بود. گرچه روزگاری عکاس خوبي بوده ولي اون موقعي که ما ديديمش هم به شدت بيسواد بود و هم به طور وخيمي پرمدعا. البته رگ خواب فائزه هم دستش بود و يک جور مسخره ای نظراتش رو به فائزه هاشمي مي قبولوند. تقريبأ باني و باعث استعفای دستجمعي همه ی ما از روزنامه ی زن همين فرنود بود که يک عده آدم های مثل خودش رو برداشت آورد توی روزنامه و فائزه رو به پذيرفتن استعفاها ترغيب کرد. از قضا بعدش که همه ی ماها رفتيم به صبح امروز و بعدش نشاط باخبر شديم که توی روزنامه کار به بزن بزن هم رسيده و فرج بال افکن که شده بود دبير اجتماعي با يک کاسه ی شله زرد زده بود توی صورت مهدی عباسي. البته هر دوشون به هم مي خوردند به شدت. اگه شماره های اول روزنامه ی زن رو ببينين يک يادداشتي از سرويس ما منتشر شد که عنوانش اين بود: "خبرگزاری ميکروسکوپ اختراع کرد" که در واقع مربوط به خبری بود که خبرگزاری فرستاده بود روی تلکس. بخشي از خبر که تکمله ی خبر بود اين بود که بله ميکروسکوپي که ساخته شده مدل جديدی از ميکروسکوپ ساخت گاليله هست. توی اون يادداشت نوشتيم که گاليله اساسأ تلسکوپ ساخته نه ميکروسکوپ و اين برای مترجمين خبرگزاری خيلي بده که فرق تلسکوپ و ميکروسکوپ رو ندونن. اين مهدی عباسي که کارمند خبرگزاری بود بهش برخور که چرا ما اين رو چاپ کرديم. خودش و اين محمد فرنود رفتن پيش فائزه و به ما بد و بيراه گفتند. فائزه از من پرسيد چرا اين رو نوشتين من هم گفتم چون خبرگزاری آبروی اهل علم رو داره مي بره. اتفاقأ چند تا گاف ناجور ديگه هم از خبرگزاری دستمون بود که همه رو بهش نشون دادم. کار به اوقات تلخي کشيد و دو سه روزی دعوا و مرافعه داشتيم تا روز پنجم عباسي يک کاغذی از خبرگزاری آورد که بله طبق تحقيقات ما گاليله ميکروسکوپ هم اختراع کرده. اينو دادن به فائزه، اون هم گذاشت جلوی من. من هم تلفن رو برداشتم زنگ زدم به انجمن فيزيک ايران که لطفأ جواب خانم هاشمي رو شما بدين. اونها هم حسابي فائزه رو کبابش کردن. دو سه ساعت بعدش هم چند صفحه کپي از يک دائره المعارف رو فرستادن که درباره ی گاليله بود. خلاصه اين آقايون عباسي و فرنود تا روزی که ما همگي استعفا داديم و رفتيم هر بار که مي اومدن توی تحريريه يکي دو تا متلک نوش جان مي کردن. گاهي فکر مي کنم امثال اين فرنود که دور و بر خيلي از مثلأ مقامات مملکتي هستن چه گند و افتضاحاتي که به بار نمي يارن، گرچه که به وقتش شريک فلان مي شن و رفيق بهمان

نظرات

پست‌های پرطرفدار