کسروی
هرگامی که مردم به سوی بهتری برميدارنذ اينان با آن دشمنند تا توانند ايستادگی خواهند کرد مگر با مشروطه همين رفتار را نکردند و آن خونريزيها را به ميان نياوردند؟ مگر با دبستانها که برپا شده بود ساليان دراز دشمنی ننمودند. مگر با ثبت اسناد و دفتر های رسمی به کشاکش نپرداختند؟ ... اين مردم آزاری ملايان از آنجا برخاسته که يک کار مشروعی در زندگی توده ای نميدارند. نه بافنده اند، نه ريسنده اند، نه سازنده اند و نه کارنده اند، نه دوزنده اند و نه ميخرند و نه ميفروشند. يک جمله بگويم هيچکاره اند. قانون ها نيز جايی برای ايشان در ميان توده ها باز نکرده و کاری به آنان نداده اند. خودشان ميگويند «پيشوايان دينيم و به مردم دين می آموزيم» ولی اينهم دروغ است. زيرا چيزهائی را که آنان ميآموزند مردم خودشان از پيش ميدانستند. اينست چون کاری نميدارند و بيکار هم نميتوانند نشست به مردم آزاری ميپردازند
اين بخشي از نوشته ی کسروي هست در کتابي جديد که درباره ی او چاپ شده. چقدر اين حرف شبيه گفته ی جديد سروشه که معتقده اساسأ جايگاهي برای قشر روحاني در اسلام وجود نداره. چند سال پيش که در حال مرور کتاب های دوره ی مشروطه بودم اونقدر که از خوندن تاريخ مشروطه ی کسروی لذت بردم از هيچ کتاب ديگه ای لذت نبردم. استنادهای بسيار فني به وقايع اطراف يک واقعه ی مهم باعث شده تا کتاب کسروی به نوعي جامعه شناسي مشروطه هم به حساب بياد. حالا امروز در سايت اخبار روز مطلبي درباره ی کسروی ديدم. فکر کردم لينکش رو بذارم شايد بعضي ها دوست داشته باشن درباره ش بيشتر بدونن


نظرات

پست‌های پرطرفدار