می‌فرمايند خيلی وقته نمی‌بينيمتون

حالا آدم چقدر با خودش کلنجار برود که نگو نگو. بابا اين اشکال جدی‌ست که از حجب و حيای آدم‌ها استفاده کنید بعد سواری بگیرید. درايتی هم در کار نيست، يعنی اگر درايت بود آدم خودش می‌آمد دم در اتاق‌تان و به پای‌تان می‌افتاد که من يکی را به شاگردی قبول کنيد و هر چقدر از رمز و رموز درايت می‌دانيد به من هم بیاموزيد. ولی خوب نيست. اين کار شما سواری گرفتن از مردم به دليل شرم‌شان است که نمی‌گويند عزيز جان اگر به سواری دادن باشد که شما اصولن زمينه‌اش را بيشتر داريد.

يک گروه آدم باسواد و درس خوانده سوار اتوبوس محل کارشان شده‌اند که بعد از یک بازديد گروهی برگردند سر کار. يکی از ماشين‌های سواری محل کار هم آمده و دارد همزمان برمی‌گردد. راننده‌اش می‌گويد اگر کسی دوست دارد به جای اتوبوس با سواری برگردد ماشين من جا دارد. حضرات روی صندلی جلوی اتوبوس نشسته‌اند، مثلن جای خوب اتوبوس. اين را بعد فهميديم. فی‌الفور پياده شده‌اند که با ماشين سواری برگردند. دو تا آدم ديگر که تازه سوار اتوبوس شده بودند رفته‌اند نشسته‌اند روی همان صندلی‌های خالی شده جلوی اتوبوس. آن پايين راننده سواری متوجه شده که ماشينش برای مسافرانی که با اتوبوس آمده‌اند و اسم‌شان هم نوشته شده بيمه ندارد و اگر ناخن کسی بشکند بعد مکافات دارند که تو به چه حقی مسافر اتوبوس را سوار ماشينت کردی و کی حوصله سوال و جواب دارد. با عذرخواهی می‌گويد که بايد برگرديد سوار اتوبوس بشويد. اين‌ها برگشته‌اند سوار بشوند بعد همان جلوی همان دو تا صندلی قبلی که حالا دو تا آدم ديگر نشسته‌اند سيخ ايستاده‌اند و زل زده‌اند به آن‌ها. راننده می‌گوید خوب چرا اينجا ايستاده‌ايد؟ برويد بنشينید که برويم. اين‌ها همينطور تکان نمی‌خورند و چشم هم برنمی‌دارند از آن دو تايی که روی صندلی‌ها نشسته‌اند. لبخند هم می‌زنند. باقی سرنشینان اتوبوس هم يکی يکی با دست علامت می‌دهند که ايناها اينجا و آنجا صندلی خالی هست، باز اين‌ها ايستاده‌اند به زل زدن. دست آخر يکی معما را حل می‌کند که اين‌ها صندلی قبلی خودشان را می‌خواهند. دو تا استراليايی از روی صندلی‌ها بلند می‌شوند که اين دو تا بگيرند بنشينند سر جايی که خودشان به هوای جای بهتر رهای‌شان کرده بودند حالا آن يکی که وصال نداد بيايند همان جای قبلی را اعاده کنند. اين هم محقق وطنی! چی دارد ياد مردم بدهد؟ توی دانشگاه چی از زير دست اين بیرون می‌آيد؟ دانشگاه هيچ، در و همسايه و مدير مدرسه بچه‌شان و باقی ملت که اين ور چنين آدم‌هايی را نديده‌اند. همين‌ها می‌شوند کارشناس جامعه. خوب آدم می‌بيندتان که سوار ديگران می‌شويد.

يک آدمی قرار گذاشته يک روزهايی بيايد نهار بخورد باهاتان. می‌روید توی آشپزخانه‌ای که ميز و صندلی هست و برای آدم‌های يک گروه مشخصی درست شده که خوردنی‌های‌شان و ليوان و خرت و پرت‌های‌شان را بگذارند همانجا. غذايش که تمام می‌شود توی وسايل اين و آن می‌گردد که چای کيسه‌ای پيدا کند چون قهوه و چای کيسه‌ای شما را نمی‌پسندد. خوب نپسند. دليل ندارد به وسايل ديگران که نمی‌شناسی‌شان دست بزنی. چای نخوری که نمی‌ميری. دوباره دفعه بعد همين داستان. بار بعدی هم همين داستان. می‌روی یک بسته از همان چای مورد نظر حضرتش را می‌خری که دست به اموال مردم نزند. اينبار يکی تازه را می‌خواهد امتحان کند که اگر خوب بود برود از همان بخرد. بسته بيست‌تايی‌اش را می‌دهند 5 دلار. فقط هم برای نخست‌وزير استراليا و ملکه بريتانيا درست نمی‌کنند. هر مغازه‌ای بروی هست همان 5 دلار. بعد که از سر استيصال می‌گوييد فلانی اين وسايل ديگران است و اخلاقی نيست که دست بزنی خوب است چی بگوید؟ بابا حالا ده سنت می‌گذارم روی ميز. اين جناب قرار است کارشناس شاخ غول شکستن بشود بعد عقلش پاره سنگ برمی‌دارد. خوب سواری می‌خوری آدم حواسش هست. اين حجب ما معنی‌اش درايت شما نيست که. عوارضش که نمی‌شود سواری خوردن شما. بعد می‌فرمايند خيلی وقته نمی‌بينيمتون.

نظرات

‏ناشناس گفت…
ay gofti
ay gofti
‏ناشناس گفت…
سلااااااااااااااااااااام
واااااااااااااای
من چکار کنم ک انقدر پستتات باحالن
آخه چطوری بگم با نوع نگارشت حال کردم
هومممم ؟
3:)
‏ناشناس گفت…
سلااااااااااااااااااااام
واااااااااااااای
من چکار کنم ک انقدر پستتات باحالن
آخه چطوری بگم با نوع نگارشت حال کردم
هومممم ؟
3:)
Unknown گفت…
همایون جان .عصاره خود بزرگ بینی و توهم و حق به جانب وبدن و بی فرهنگی در تک تک همه ما ایرانیه هست !
واقعا ربطی نداره که اکادمیک باشیم یا نه.همه عین هم هستیم
‏ناشناس گفت…
آقا این همسایه بی ملاحظه ایرانی ما در خانه دانشنجویی هرشب پارتی داره که از ٧ شب تا الان که ٣ صبحه بست مشرب و سرو صدا و الدنگ بازی بر قراره. کامی تامل
کردم میخام بر آخره هفته براش مزه مشرب از آزمایشگاه بیارم: دو سه قطره فنول ناقابل تو ویسکش احتمالا برا خود الدانگش و همنشینهای بد تر از خودش کافیه . شنیدم بدجور موجب تگری زدن و کله پا شدن میشه...اگر که پیشنهادی پندی نصیحتی چیزی دارین لطفآ دریغ نکنین
آه آه آه
آزاد نویس عزیز من!
باورم نمی شود این همه وقت نیامدم و نخواندمت. واقعا باورم نمی شود. وبلاگ قبلی که فیلتر شد خیلی ها را گم کردم.
چه دوران شور و شومی بود.
دلم حال و جان آمد از خواندتان.
‏ناشناس گفت…
salam homayoun jan,

man harjuri fekr kardam didam bayad ino vase to beferstam:

http://www.youtube.com/watch?v=OldoUQfn_t0
‏ناشناس گفت…
salam homayoun jan,

agha in shain jun ro bayad did!

http://www.youtube.com/watch?v=OldoUQfn_t0
‏ناشناس گفت…
salam homaoun jan.man har chi fek kardam didam ke in eshghe esfahani ro bayad vase to beferestam. eradatmand

http://www.youtube.com/watch?v=OldoUQfn_t0

پست‌های پرطرفدار