حرف‌های مختلف

اين جناب جغد که عکسش را مي‌بينيد معروفترين جغد در دنيای جانوران و همينطور در دنيای تحقيقات پزشکي‌ست. اسمش Bertieست و در ساختمان دانشکده زندگي مي‌کند. صبح‌ها يکي از کارکنان بخش حيوانات برتي را مي‌اورد و مي‌نشاند روی پايه‌اش و عصرها در پايان وقت اداری برش مي‌گرداند به اتاقي که برايش درست کرده‌اند. علت معروفيت برتي که عکس او را دوبار به روی جلد مجله‌ی Nature که مهمترين مجله‌ی علمي جهان است کشانده اين است که با کمک چشم‌ها و گوش‌های برتي توانسته‌اند ويژگي‌های تشخيص صدا و نور را در شرايط تاريکي پيدا کنند. به نظرم دويست مقاله‌ی علمي از کارهايي که با برتي انجام شده چاپ کرده‌اند. کلي از استادهای فعلي دانشگاه، بخصوص آن‌هايي‌شان که درباره‌ی حواس کار کرده‌اند يک وقتي دانشجوی همين برتي بوده‌اند. چشم چپ برتي هم فعلأ معيوب است. برتي تا آخر عمر بيمه شده و خيلي هم عزت و احترام دارد.

رفته بودم کتابفروشي دانشگاه ديدم يک کتابي درباره‌ی ايران با عکس روی جلدی که مربوط به انتخابات رياست جمهوری‌ست گذاشته‌اند برای فروش. عکس کروبي و احمدی نژاد است که از قرار مربوط به دو تا پوستر بوده که پاره شده‌اند.

اين ساختماني که مي‌بينيد که خيلي هم خوشگل نيست و شبيه به قوطي کبريت دراز است در واقع اولين ساختمان چند طبقه‌ی بريزبن است که به سبک مثلأ جديد ساخته شده. اگر اشتباه نکرده باشم پنجاه سالي (!) عمر دارد، يا يک همچنين چيزهايي. خيلي وسوسه شده‌ام که بروم و توی ساختمان را هم ببينم چون موضوع معماری استراليايي هنوز موضوع قابل بحثي نيست و لابد اين ساختمان اوليه هم بايد يک چيز من درآوردی باشد. چه کساني توی آن زندگي مي‌کنند؟ تا جايي که شنيده‌ام محل زندگي دانشجويان است، يعني اجاره‌ای ست. آی که اين ساختمان جان مي‌دهد برای ساخت يک فيلم. تا چهار سال پيش يکي از قديمي‌ترين ساختمان‌های همين بريزبن را که متعلق بوده به چاپخانه‌ی دولتي و خيلي هم منحصربفرد بود به عنوان خانه‌ی علم شهر مي‌شناختند. چهار سال پيش بعد از کلي دعوا و مرافعه بلاخره خانه‌ی علم را بردند به يک محل نوساز خيلي شيک. در ِ چاپخانه‌ی قديمي هم را هم بستند که بستند. تحقيقأ تنها يک فيلم از داخل آن خانه‌ی علمي که قبلأ چاپخانه بوده وجود دارد، اين همه سال که خانه‌ی علم در يک جای به آن جالبي بوده هيچکس همت نکرده بوده يا نخواسته يا به هر دليل ديگری از آن يک فيلم بسازد. خلاصه که يک فيلم وجود دارد. جالب اين است که آن يک فيلم هم از تلويزيون ايران پخش شده ولي استراليايي‌ها هرگز آن را نديده‌اند. سازنده‌ی آن فيلم اينجانب هستم که بعدأ که آمدم استراليا هر چه کردم نشد کپي آن فيلم را بدهم به خود اين‌ها. چرا؟ نپرسيد چون گاهي آدم نبايد يک کارهايي بکند چون بعدش کور و پشيمان مي‌شود.

حالا که حرف از ساختمان شد اين ساختمان را هم ببينيد. بلندترين ساختمان مسکونی جهان در همين ايالت کوئينزلند قرار دارد. بلندترين ساختمان "مسکوني" يعني محل زندگي، نه بلندترين ساختمان غير مسکوني و تجاری. اين ساختمان اسمش Q1 هست و خيلي برای‌تان جالب است که بدانيد سازنده‌اش يک ايراني‌ست. کلي‌از هنرپيشه‌های معروف هاليوودی آمده‌اند و در اين ساختمان آپارتمان خريده‌اند. علتش اين است که شهر Gold Coast که حدود نيم ساعت با بريزبن فاصله دارد خيلي شبيه به فلوريداست و چون جديدتر است بنابراين خيلي از امکانات تفريحي‌اش برای بازديد کنندگان جذاب‌تر است. خلاصه که اين هم ساختمان ايراني‌ساز.

مصاحبه‌ی جناب حسني امام جمعه اروميه را خواندم بعد ديدم به اين خارجي‌ها اعتراض دارد که همه‌شان با سگ‌ها زندگي مي‌کنند. آن که مصاحبه کرده نپرسيده پس چوپان‌ها و دامدارها هم که سگ گله دارند که اگر نباشد زندگي‌شان به باد فنا مي‌رود. تازه در خيلي از مناطق ايران که دام‌ها هم در يک محوطه با صاحبان‌شان زندگي مي‌کنند چون ارزش دام آنقدر هست که مادام نياز به مراقبت ازشان باشد. خلاصه که از کنار درمانگاه دامپزشکي رد مي‌شدم گفتم دو سه تا عکس بگيرم که ببينيد برای دام‌های خانگي چه کارهايي مي‌کنند که صاحبان‌شان از آن‌ها غافل نشوند.


نظرات

پست‌های پرطرفدار